سم الله الرحمن الرحیم
مهارت عذرخواهی
نویسنده: زهرا مرادی
چرا عذرخواهی نمیکنیم؟
شاید سریعترین پاسخی که به ذهن خیلی از ما میرسد، این باشد که: «چون کسی عذرخواهی کردن و اهمیت آن را به ما یاد نداده است»!
اما یادمان باشد عذرخواهی کردن، یک کار عقلانی است[1] که فارغ از این که کسی آن را به انسان آموزش دهد، قابل کشف توسط خودمان بوده. یعنی عقل، تشخیص میدهد وقتی اشتباهی مرتکب میشوی و بابت اشتباهت، دیگران آسیب مادی یا معنوی میبینند، باید تا جای ممکن از دلشان در بیاوری و خسارتهایت را جبران کنی. حالا این که بهترین و تاثیرگذارترین و صحیحترین روش برای عذرخواهی چیست، میشود مراحل بعدی که یا با سعی و خطا به آن میرسیم یا باز به حرف عقلمان گوش میدهیم و از تجربیات بقیه و علم روانشناسی و ... کمک میگیریم.
بنابراین، درست است که اگر پدرها و مادرهای ما در مسیر تربیتمان، روی «عذرخواهی»، تاکید ویژهتری داشتند، یا در مدارس، روی مهارت عذرخواهی، به عنوان یکی از مهارتهای ضروری سرمایه گذاری میشد، یا فرهنگ عذرخواهی در جامعه ترویج میشد، ... ما در بحث عذرخواهی کردن، خیلی جلوتر بودیم، ولی نبود این شرایط باعث نمیشود، این کار عقلانی تعطیل شود. پس دوباره بر میگردیم به سوالی که مطرح شد: «چرا عذرخواهی نمیکنیم؟». در واقع میخواهیم ببینیم بهانههایی که برای خودمان میآوریم تا حرف عقل را گوش ندهیم و سمت عذرخواهی نرویم چه هستند؟ بیایید برخی از آنها را با هم بررسی کنیم:
- اگر عذرخواهی کنم، کوچک میشوم!
شاید اصلیترین دلیل برای عذرخواهی نکردن در جامعهی ما، همین نکته باشد. برای کسانی که علت عذرخواهی نکردنشان، ترس از کوچک شدن پیش دیگران است، توصیه میکنیم به این موضوع فکر کنند که:
اگر موقعی که از در خانه بیرون میروید، یکدفعه کبوتری روی لباستان خرابکاری کند، آیا توقع دارید کبوتر برگردد و از شما عذرخواهی کند؟! اگر دوچرخهسواری از کنارتان رد شود و آب کثیفی که در گودال جلوی در خانهتان جمع شده، از زیر چرخهایش به شلوار شما بپاشد، چطور؟! آیا توقعِ عذرخواهی ندارید؟ چرا از کبوتر توقع عذرخواهی نداریم ولی از آن دوچرخهسوار، انتظار داریم؟ آیا به خاطر این نیست که برای کبوتر، عقل و شعور کافی قائل نیستیم ولی پیشفرضمان دربارهی انسانها این است که اساسا باید دارای عقل و شعور باشند؟! حالا خودتان بگویید. اگر کسی خطایی بکند و بابتش عذرخواهی نکند، فهم و شعور خود را زیر سوال نبرده؟ آیا در نگاه شما، شخصیتش پایین نمیآید؟ پس فکر میکنم شما هم موافق باشید که: آن چیزی که آدم را کوچک میکند، عذرخواهی نکردن است، نه عذرخواهی کردن!
- کوچک شمردن اشتباه
«اوووه، چیزی نگفتم که» / «وا! چه سوسول» / «یعنی شوخی هم نمیشه باهات کرد؟» ... سوسول یا غیر سوسول، شوخی یا جدی، رفتار شما، یک نفر را آزرده و شما باید بابت ناراحت شدنش عذرخواهی کنید. اگر به نظرتان میآید فرد مقابل، بیش از اندازه حساس است و هر چیزی باعث ناراحتیاش میشود و از این بابت کلافهاید، یا رابطهتان را با او کمتر کنید یا در زمانی که دلخوریای مطرح نیست دربارهی این روحیهاش صحبت کنید و به دنبال درمان ماجرا باشید. اما الان که دلخوری پیش آمده، جای گِله از زودرنجی و درمان این روحیه نیست. فعلا باید عذرخواهی کنید و ناراحتیاش را برطرف کنید. گاهی هم، واقعا رفتار اشتباهتان، قابل تأمل است ولی به نظر شما کوچک میآید.
- کم ارزش دیدن طرف مقابل
پزشکی که در بیمارستانِ دولتی بابت معطل نگاه داشتن بیماران به خاطر یک کار شخصی، عذرخواهی نمیکند، ولی در مطب شخصیاش نه تنها عذرخواهی مفصلی انجام میدهد، بلکه تا دم در هم بیمار را بدرقه میکند، مشکلش کجاست؟! البته چنین شخصی، یک یا دو مشکل ندارد؛ اما آنچه به موضوع صحبت ما مرتبط است، به برداشتِ او از ارزشمندیِ طرف مقابل بر میگردد. بیمارِ بیمارستان دولتی یک دهم بیمار مطب خصوصی برایش سود آوری دارد؛ پس چرا باید خودش را برای عذرخواهی از او به زحمت بیاندازد؟! شبیه همین رفتار را بارها و بارها خودمان مرتکب شدهایم یا از اطرافیانمان دیدهایم. مثلا در شلوغی اتوبوس، به کسی تنه میزنیم، وقتی با او چشم در چشم میشویم و میبینیم یک دستفروش نوجوان است، عذرخواهیمان را قورت میدهیم. یا پدری که چون فرزندش را در جایگاهی خیلی پایینتر از خودش میبیند، بابت قولی که به پسرش داده بوده ولی انجام نداده، از او عذرخواهی نمیکند.
شاید بدترین مدلِ عذرخواهی نکردن، همین عذرخواهی نکردن به خاطر کم ارزش دانستن طرف مقابل باشد. چراکه معمولا طرف مقابل، در جایگاهی پایینتر و موقعیتی ضعیفتر از ما قرار دارد و با رفتار ما احساس میکند به او ظلم شده. خشم، نفرت، سَرخوردگی، دلشکستگی، حتی انگیزهی انتقام، عموما نتیجهی چنین عذرخواهی نکردنهایی است که موجب شده طرف مقابل حس مورد ظلم واقع شدن داشته باشد. در جامعهای که مردم، خشمگین، سرخورده، منتظر انتقام و دارای نفرت از یکدیگرند، چگونه میخواهیم زندگی کنیم؟
پس در هر مقام و جایگاه و نقشی که هستیم، برای دیگران ارزش قائل باشیم و بابت اشتباهاتمان عذرخواهی کنیم. این روش، در عین حالی که ما را در چشم دیگران بزرگ میکند، باعث میشود حال اطرافیانمان هم خوبتر باشد. حال خوب بقیه، نهایتا تاثیر مثبتش به زندگی خودمان باز میگردد.
- از او خشمگینم
از دست طرف مقابل، عصبانی هستم و به همین دلیل، اشتباه خود را توجیه میکنم و حتی به خود حق میدهم که آن کار را کرده باشم. در نتیجه، اساسا دلیلی برای عذرخواهی باقی نمیماند. مثلا خانم از همسرش میخواهد در خانهتکانی کمک کند ولی آقا میگوید کار دارد و باید تا دیروقت در مغازه بماند. بعدا خانم به صورت اتفاقی متوجه میشود که آقا نه تنها کار نداشته، بلکه با دوستانش به بیلیارد رفته بوده. همین مسئله او را عصبانی میکند و تصمیم میگیرد بی اجازه سراغ گوشی همسرش برود و ببیند آیا چیز دیگری هم بوده که از او مخفی مانده؟ همسرش متوجه میشود و از اینکه خانم بی اجازه پیامهای گوشیاش را خوانده ناراحت میشود. اما خانم به خود حق میدهد که گوشی همسرش را چک کرده باشد و دلیلی برای عذرخواهی نمیبیند. کار آقا اشتباه بوده و باید بابت اشتباهش عذرخواهی کند. کار خانم هم اشتباه بوده و باید عذرخواهی کند. نمیشود گفت تو یک عذرخواهی به من بدهکار بودهای، پس عذرخواهیِ من به آن در! با این رفتارها و توجیهات، فقط مشکل، پیچیدهتر و روابط، تیرهتر میشود. البته عذرخواهی، به خودی خود، کار راحتی نیست، چه برسد به این که از دست مخاطبمان عصبانی هم باشیم. پس بهترین توصیه این است که مواقعی که از کسی عصبانی هستیم، اشتباهی دربارهاش مرتکب نشویم که نیاز به عذرخواهی داشته باشد. چون به احتمال زیاد، کار اشتباهمان را توجیه میکنیم و هرگز از او عذرخواهی نمیکنیم. این قضیه میتواند برای ارتباطمان با آن فرد و همچنین شخصیت اجتماعیمان خیلی گران تمام شود.
- شرمندگی زیاد
آنقدر از کاری که کردهام، شرمندهام که نمیتوانم سراغ آن فرد بروم و بابت رفتارم عذرخواهی کنم. به همین دلیل ترجیح میدهم اصلا به روی خود نیاورم و طوری برخورد کنم که انگار اتفاقی نیفتاده است. در اینگونه موارد، خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و ببینید چه فکری دربارهتان میکند؟ آیا حاضر است روابط خود را با شمایی که اشتباهی به این بزرگی انجام دادهاید ولی حتی به اندازهی عذرخواهی برایش ارزش قائل نبودید، در همان سطح قبلی حفظ کند؟ اگر گفتگوی حضوری برایتان سخت است، لااقل برایش نامه یا پیامی بنویسید و شرمندگی و عذرخواهی خود را ابراز کنید.
- تجربهی ناخوشایند عذرخواهیهای قبلی
هر بار که عذرخواهی کردهام، اوضاع بدتر شده. مثلا مادرم گفته «عذرخواهی، تو سرت بخوره!» و بعد با عصبانیت از اتاق بیرون رفته. یا دوستم گفته «ببخشید گفتنت به چه دردم میخوره؟» و بعد شروع به گریه کرده. اگر دلیل عذرخواهی نکردنتان از این جنس است، تا حد زیادی با یادگیری «عذرخواهی صحیح»، مشکلتان برطرف میشود. ما اینجاییم تا در این زمینه کمککارتان باشیم. عذرخواهی صحیح، نه تنها اوضاع را بدتر نمیکند بلکه چه بسا روابطتان از قبل هم بهتر و محکمتر شود.
یادگیری همیارانه[2] 1: آیا شما هم درگیر یکی از دلایلی که اشاره شد، بودهاید؟ مواردی را که در مورد شما صدق میکند، با ذکر شماره، اولویتبندی کنید. مثلا اگر مهمترین عاملی که عذرخواهی را برای شما سخت یا نشدنی میکند، «خشم نسبت به طرف مقابل» است، کنارش بنویسید «1»، عامل بعدی را که مثلا «تجربهی ناخوشایند» است، بنویسید «2» و اگر موضوعی هست که دربارهی شما صدق نمیکند، بنویسید «صفر».
اگر عذرخواهی کنم، کوچک میشوم! |
|
کوچک شمردن اشتباه |
|
کم ارزش دیدن طرف مقابل |
|
خشم نسبت به طرف مقابل |
|
شرمندگی زیاد |
|
تجربهی ناخوشایند عذرخواهیهای قبلی |
یادگیری همیارانه 2: چه بهانههای دیگری برای عذرخواهی نکردن سراغ دارید؟ اگر موردی هست که جزو موضوعات بالا، مطرح نشده و برای شما اولویتی بین 1 تا 3 دارد، لطفا با ما در میان بگذارید.
اگر با قسمت سوم درسنامه عذرخواهی همراهمان باشی، دربارهی دستاوردهای عذرخواهی با هم صحبت می کنیم.
[1]امیر مومنان میفرماید: «المَعذِرَةُ بُرهانُ العَقلِ» یعنی: عذرخواهی، نشانهی عقل است.
[2]یادگیری همیارانه، حالتی از یادگیری است که در آن دو یا چند نفر تلاش میکنند مفهومی را با یکدیگر یاد بگیرند. یکی از اهداف ما در ارائه و معرفی مهارتهای مختلف در بخش سواد زندگیِ بنیاد علمی فرهنگی محمد (ص)، یادگیری همیارانه و درگیر کردن فعالانهی مخاطبان با موضوع و مشارکت و همیاری آنها برای پختهتر و کاربردیتر شدن مباحث است. لطفا در پاسخ به سوالات که با عنوان «یادگیری همیارانه» مشخص شده، مشارکت داشته باشید و با این کار، علاوه بر عمق دادن به یادگیری خودتان، محتوای موجود را برای استفادهی دیگران غنیتر و قابل استفادهتر نمایید.
امروز: | 335 | |
این هفته: | 3037 | |
در مجموع: | 7608650 |