تبیین قرآن
درسگفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: زهرا مرادی
در دوره تبیین قرآن ، دربارهی چگونگی تبیین قرآن و نحوهی بهرهمندی از هدایت این کتاب نورانی سخن خواهیم گفت؛ و به این موضوع میپردازیم که چگونه میتوان منظور حقیقی خدا را از کلامش دریافت. این مبحث در هشت گفتار و طی هشت هفتهی متوالی جهت استفادهی علاقمندان ارائه میگردد.
درس چهارم: ضرورت وجود مبیّن در همهی اعصار
در درسهای گذشته به این موضوع پرداختیم که:
آیات مُجمَل و متشابهِ بسیاری در قرآن وجود دارد؛ و تا ابهام این آیات، برطرف نشود، نمیتوان منظور قطعی خدا را از کلامش دریافت. از همین رو وجود یک معلم و مبیِّن الهی ضروری است تا کلام خدا را آنگونه که مقصود خدا بوده برای مردم تشریح و تبیین کند. خداوند این شأن ویژه را به رسول اکرم - اولین مخاطب قرآن که کلام وحی بر او نازل شده[1] – اختصاص داده است. کسب هدایت وعده داده شده در قرآن، در گرو مراجعه به مبیِّنِ آن است و اساسا قرآن جز برای آنکه توسط رسول خدا برای مردم تبیین شود، نازل نشده است.
در عصر رسول اکرم، مراجعهی مردم به ایشان به عنوان «مبیِّن قرآن» برای فهم کلام خدا امری عادی، عقلانی و بدیهی بوده است.
مردم عرب زبانِ عصر نزول قرآن، هر سوالی که در مورد قرآن و مفاهیم آن داشتند به پیامبر مراجعه میکردند و از ایشان پرسیده و پاسخ میگرفتند. همانطور که ذکر شد برای همگان کاملا طبیعی و بدیهی بود که سوالات خود را از کسی بپرسند که قرآن بر او نازل میشد و او آن را برای مردم تلاوت میکرد. مردم میدانستند مخاطب اصلی و اولیهی کلام وحی، پیامبرِ خداست. آنها میدانستند متخصص قرآن و کسی که مقصود خدا را از کلامش به درستی میداند، شخص رسول خداست. خداوند، خود به صراحت مبیِّن قرآن را معرفی کرده بود [2] و به مردم امر فرموده بود هر آنچه رسولش میگوید بپذیرند و انجام دهند[3]. از این رو مشتاقان هدایت، نه فقط در مورد آیاتی که مُجمَل یا مبهم بودند؛ بلکه دربارهی تک تک آیات و کلمات قرآن، به پیامبر مراجعه میکردند و تبیین آیات را از ایشان طلب مینمودند.
اما ...
آیا پیامبر، تمامی آیات و تک تک کلمات قرآن را برای مردم زمان خود تبیین کرد؟ آیا زمان و سطح فهم مردم، این امکان را به ایشان میداد؟
واقعیت این است که: اگر کسی از پیامبر دربارهی آیهای سوال میکرد، ایشان بسته به میزان فهم و درک آن فرد، پاسخش را میداد و دربارهی آن سوال خاص تبیین میفرمود. اما چه بسیار سوالات و ابهاماتی که توسط مردمِ آن عصر پرسیده نشد و عمرِ رسول خدا هم برای تبیین و توضیح تمامی قرآن کفایت نکرد.
از طرفی، قرآن کلام جاری و جاوید خداوند است که باید برای تمامی مردمان تا قیام قیامت راهگشا باشد[4]. با این حساب، تکلیف هدایت مردمانِ پس از رسول خدا چیست؟ چگونه از مفاهیم، علوم، شِفا و سایر خواص قرآن کریم، بهره مند شوند؟ آیا ممکن است خدا و رسولش برای هدایت آیندگان تدبیری نیندیشیده باشند؟! البته که نه!
قرآن، کتاب هدایت بشریت است و تنها به مردمان عصر پیامبر اختصاص نداشته است. بنابراین، لزوم وجود مبیّنی زنده پس از پیامبر اسلام، ضروری و عقلانی است. خصوصا آن که پیامبر، مجال آن را نداشت که تمامی جوانب معنایی، علمی، معرفتی و هدایتیِ قرآن را برای همگان تبیین کند. از همین رو باید پس از خود، راهنما، معلّم و مبیِّن مطمئنی برای هدایت مردم معرفی میکرد تا آنها بتوانند با مراجعه به آن شخص از نور، شِفا، هدایت و سایر برکات موجود در قرآن بهرهمند شوند. بدیهی است تبیین کلام خدا در صلاحیت هر کسی نخواهد بود. تنها افرادی این شایستگی را دارند که وارث علم نبوی باشند و توسط شخص رسول خدا معرفی شده باشند.
رسول اکرم، به امر خدای حکیم، صاحب علم قرآن و مبیِّنِ پس از خویش را به مردم معرفی نمود. پیامبر، جانشین خود را در موقعیتهای متعدد و در حضور اقشار مختلف مردم با چنین عباراتی شناساند:
"این (علی) جانشین من است بر امّت و بر تفسیر کتاب خدای عزّ و جلّ [5]. او رهبر قرآن است که به وسیلهی قرآن، مردم را هدایت میکند و مردم را به سوی قرآن میخواند [6]. هر کس مطلبی از قرآن برایش روشن نبود و از من یاد نگرفته بود، وظیفه دارد به او مراجعه کند که او نیز مانند من تمامی دانش قرآن را – از ظاهر و باطن، و محکم و متشابه آن – داراست [7].
خدا قرآن را بر من نازل کرده است. هر کس با آن مخالفت کند گمراه میشود؛ و هرکس علم آن را از غیر امیر مؤمنان طلب کند هلاک میگردد؛ و هر کس هدایت را از غیر اهل بیت من جویا شود، مرا تکذیب کرده است[8].
یا علی! تو پس از من آنچه مردم در آن اختلاف دارند، تبیین میکنی و به ایشان آنچه از تأویل قرآن را که نمیدانند یاد میدهی[9].
هرگز کسی برای شما قرآن را (به درستی) تفسیر نخواهد کرد مگر این کسی که من بازوی او را گرفته ام و او علی بن ابیطالب است [10].
من در بین شما دو گوهر گرانسنگ به جا میگذارم: کتاب خدا و علی بن ابیطالب. بدانید که علی برای شما از کتاب خدا افضل و برتر است؛ چون او مترجم و بیانگر قرآن است [11]. ...."
پیامبر، بارها به مردم تذکر داده بود علی بن ابیطالب تمامی علم قرآن را مانند رسول خدا در سینه دارد و مردم میتوانند با اطمینان خاطر به او مراجعه کنند[12]. رسول خدا در غدیر خُم به صراحت اعلام کرد:
"آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته، من به او (علی) سپردم ... هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته ام در امام المتقین جمع نمودهام و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموختهام ... ای مردم! من برایتان تبیین کردم و به شما فهمانیدم و این علی است که بعد از من به شما میفهماند".[13]
هیچ آیهای از قرآن بر پیامبر نازل نشد مگر آنکه بر علی بن ابیطالب قرائت کرد و علم آن را - از جمله تأویل، تفسیر، محکم، متشابه و... – به ایشان آموخت [14]. بدین ترتیب، مردم با قیّم، سرپرست و تبیین کنندهی قرآن [15]، پس از پیامبر آشنا شدند.
از آنجا که مراجعه به مبیّنی الهی برای بهره مندی از قرآن بسیار حیاتی و مهم بود، خدای متعال توسط رسولش تبیین کنندگانِ پس از علی بن ابیطالب را نیز معرفی فرمود تا مردمانِ هیچ عصری، از هدایت محروم نمانند.
"او (علی) و آنان که از نسل من هستند از آنچه سوال کنید به شما خبر میدهند و آنچه را نمیدانید برای شما تبیین میکنند. بدانید که حلال و حرام بیش از آن است که من همهی آنها را بشمارم و معرفی کنم ... پس مامورم از شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر اینکه قبول کنید موضوعی را که از طرف خداوند عز و جل دربارهی امیر مومنان علی و جانشینان بعد از او آورده ام که آنان از نسل من و اویند؛ (و آن موضوع) امامتی است که فقط در آنها به پا خواهد بود؛ و آخرین شان «مهدی» است ... ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیر مومنان و حسن و حسین و امامان پس از ایشان در دنیا و آخرت، به عنوان امامتی که در نسل ایشان باقی است بیعت کنید"[16]
بنابراین، رسول خدا به فرمان خداوند متعال، هدایتگران و تبیین کنندگان قرآن، پس از خود را به مردم معرفی کرد. پیامبر، مبیّنِ هر عصر – حتی عصر ما را - به وضوح معرفی فرمود. ایشان تضمین نمود هرکس به قرآن و این مربیان الهی متمسّک شود، هرگز گمراه نخواهد شد:
"من دو ثقل عظیم در میان شما به یادگار (امانت) میگذارم. کتاب خدا و اهل بیت عترتم. اگر به این دو متمسّک باشید، هرگز گمراه نخواهید شد."[17]
در جلسهی آینده، به توضیح معنای «تمسّک» و نحوهی تمسّک به قرآن خواهیم پرداخت.
نکات مهم این جلسه:
- در عصر رسول اکرم، مراجعهی مردم به ایشان به عنوان «مبیّن قرآن» برای فهم کلام خدا امری عادی، عقلانی و بدیهی بوده است.
- پیامبر، مجال آن را نداشت که تمامی جوانب معنایی، علمی، معرفتی و هدایتیِ قرآن را برای همگان تبیین کند.
- مردمانِ پس از رسول خدا نیز برای بهره مندی از قرآن، به مبیّن الهی نیاز داشتند (و دارند).
- قرآن، کتابی جاوید و برای هدایت همه ی مردمان است؛ بنابراین باید در هر عصری یک مبیِّن در کنار خود داشته باشد.
- رسول اکرم، به فرمان خداوند حکیم، برای مردم هر عصری، یک مبیّن زنده معرفی کرد تا مردم بتوانند با مراجعه به او از هدایت و برکات موجود در قرآن بهره مند شوند.
- نخستین مبیِّن قرآن، پس از رسول خدا، علی بن ابیطالب بود و سپس فرزندان ایشان تا آخرین آنها «مهدی» علیه السلام.
- پیامبر، هدایت کسانی را که به قرآن و مبیِّن آن متمسّک شوند، تا قیامت ضمانت فرموده است.
[1] - علاقمندان به بحث مخاطب اولیه قرآن، میتوانند به «راه بهره مندی از هدایت قرآن » در بخش آثار و مقالات سایت «محمد» مراجعه نمایند.
[2] - قرآن کریم، سوره نحل، آیات 44و 64 و سوره ابراهیم، آیه 1. برای توضیح بیشتر، بنگرید به درس سوم از دوره «تبیین قرآن».
[3] - "وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا" یعنی: آنچه رسول به شما داد آن را بگیرید و از آنچه بازداشت، باز ایستید: قرآن کریم، سوره حشر، آیه 7.
[4] - خداوند متعال، قرآن را برای هدایت همهی مردمان (ناس) فرستاده و چنین میفرماید: "شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاس ..." یعنی: ماه رمضان كه در آن قرآن فرو فرستاده شده که راهنمایی برای مردمان باشد ...: قرآن کریم، سوره بقره، آیه 185. ؛ "كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ..." یعنی: (این) كتابى است كه بر تو فرو فرستادهایم تا مردم را از تاریکیها (ی گمراهی) به سوى روشنایى (هدایت) برون آورى ...": قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه 1.
[5] - "هذا علی ... خلیفتی فی امتی علی من آمن بی وعلی تفسیر کتاب الله عز وجل": بحارالانوار، ج 37، ص 209.
[6] - "القرآن إمام هدی، و له قائد یهدی به و یدعو إلیه ... و هو علی بن ابیطالب": بحارالانوار، ج 22، ص 487.
[7] - "فمن عمی علیه من عمله شئ لم یکن علمه منی ولا سمعه فعلیه بعلی بن أبی طالب فإنه قد علم کما قد علمته ظاهره و باطنه و محکمه و متشابهه": بحارالانوار، ج 2، ص 260.
[8] - "ان الله عز و جل انزل علی القرآن و هو الذی من خالفه ضل و من ابتغی علمه عند غیر علی هلک ... انهم اهل بیتی ... و من طلب الهدی فی غیرهم فقد کذّبنی": بحارالانوار، ج 38، ص 94.
[9] - "تبین لهم ما اختلفوا فیه بعدی و تعلمهم من تاویل القرآن ما لم یعلموا": بحارالانوار، ج 38، ص 134.
[10] - "ولا یوضح لکم تفسیره الا الذی انا آخذ بیده ... و هو علی بن ابیطالب": بحارالانوار، ج 37، ص 209.
[11] - "انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و علی بن أبی طالب واعلموا ان علیا لکم أفضل من كتاب الله لأنه مترجم لكم عن كتاب الله": مائه منقبه، المنقبه السادسه و الثمانون، ص 161.
[12] - "فمن عمى علیه من علمه شىء لم یکن علمه منى و لا سمعه فعلیه بعلى بن ابى طالب علیه السلام فانه قد علم کما قد علمته ..."یعنی: هر کس که علم قرآن برایش پوشیده است و از من یاد نگرفته و نشنیده است باید به على بن ابى طالب مراجعه کند همانا او (به قرآن) همانگونه که من علم دارم، عالِم است: بحارالانوار، ج 2، ص 260.
[13] - بخشی از خطابه غدیر: "انا افضیت بما علمنی ربی من کتابه و حلاله و حرامه الیه ... ما من علم الا و قد احصاه الله فی، و کل علم علمت فقد احصیته فی امام المتقین، و ما من علم الا علمته علیا ... معاشر الناس! قد بینت لکم و افهمتکم، و هذا علی یفهمکم بعدی": بحارالانوار، ج 37، ص 208 و 213.
[14] - امیر مومنان میفرماید: "ما نزلت علیه آیة فی لیل و لانهار و لاسماء و لاارض و لادنیا ولا آخرة و لا جنة و لانار ولاسهل و لا جبل و لاضیاء و لاظلمة الا اقرأنیها و املاها علیّ فکتبتها بیدی و علّمنی تأویلها و تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها و خاصها و عامها و این نزلت و فیم نزلت الی یوم القیامة" یعنی: هیچ آیه ای نه در شب و نه در روز، نه در آسمان و نه در زمین، نه درباره دنیا و نه درباره آخرت، نه درباره بهشت و نه درباره دوزخ، نه در صحرا و نه در کوه، نه در روشنائی و نه در تاریکی بر پیامبر نازل نشد مگر آنکه بر من قرائت فرمود و املا کرد تا من آن را با خط خود نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، خاص و عام آن و جای نزول و علت نزول آن را تا روز قیامت به من تعلیم نمود: تحف العقول، ص 196.
[15] - جعفر بن محمد صادق – ششمین جانشین رسول خدا - میفرماید: "فاشهد ان علی بن ابیطالب ع کان قیم القرآن" یعنی: شهادت میدهم که علی بن ابیطالب سرپرست قرآن بود": بحارالانوار، ج 23، ص 17.
[16] - بخش هایی از خطابه غدیر: "وَهُوَ وَمَنْ یَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرُونَکُمْ بِما تَسْأَلُونَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لا تَعْلَمُونَ أَلا انَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما ... فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ فى عَلِىٍّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنّى وَمِنْهُ اَْئِمَّةَ قائِمَةً": بحارالانوار، ج 37، ص 213. "خاتِمُها الْمَهْدِى ... مَعاشِرَ النّاسِ، فَبایِعُوا اللّهَ وَبایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّا أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالاْئِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ کَلِمَةً باقِیَةً": الیقین، ص 358 و 360.
[17] - رسول اکرم فرمودهاند: "إنی تارك فیكم الثقلین كتاب الله وعترتی أهل بیتی إن تمسكتم بهما لن تضلوا أبدا" یعنی: من دو ثقل عظیم در میان شما به یادگار (امانت) میگذارم. کتاب خدا و اهل بیت عترتم. اگر به این دو متمسک باشید هرگز گمراه نخواهید شد: مستدرک الوسائل، ج 11، ص 374. این حدیث، متواتر و مورد وثوق اهل تسنن است. به عنوان نمونه، حاکم در «المستدرک» حدیث ثقلین را به این شکل آورده که رسول خدا در حج آخرش گفت: "أيها الناس اني تارك فيكم أمرين لن تضلوا ان اتبعتموهما و هما كتاب الله وأهل بيتي عترتي ثم قال أتعلمون اني أولى بالمؤمنين من أنفسهم ثلاث مرات قالوا نعم فقال رسول الله صلى الله عليه وآله من كنت مولاه فعلي مولاه": حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 110. ؛ در صحیح مسلم نیز با این عبارات، به حدیث ثقلین اشاره شده است: "وأنا تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله وإستمسكوا به ، فحث على كتاب الله ورغب فيه؛ وأهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي": مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج 7، ص 123.
امروز: | 1562 | |
این هفته: | 1250 | |
در مجموع: | 7606863 |