پنج شنبه, 01 آذر 1403   19. جمادی الاول 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

درس هفتم: شئون قرآنیِ تبیین کنندگانِ وحی (قسمت دوم)

دانلود درس هفتم تببین قرآن

 بسم الله الرحمن الرحیم

تبیین قرآن

   

درس‌گفتارهایی از: مسعود بسیطی

با اهتمام: زهرا مرادی

   

در دوره تبیین قرآن ، درباره‌ی چگونگی تبیین قرآن و نحوه‌ی بهره‌مندی از هدایت این کتاب نورانی سخن خواهیم گفت؛ و به این موضوع می‌پردازیم که چگونه می‌توان منظور حقیقی خدا را از کلامش دریافت. این مبحث در هشت گفتار و طی هشت هفته‌ی متوالی جهت استفاده‌ی علاقمندان ارائه می‌گردد.

 

درس هفتم: شئون قرآنیِ تبیین کنندگانِ وحی  (قسمت دوم)

در جلسه‌ی گذشته به این موضوع پرداختیم که:

در قرآن کریم از افراد خاصی نام برده شده که «راسخ در علم»، «حامل علم» و «صاحب علم» هستند. برای آنکه بدانیم مقصود خداوند متعال از این افراد چه کسانی است، باید به مبیّن قرآن مراجعه نماییم. تبیین کنندگان قرآن - یعنی اهل بیت علیهم السلام - فرموده‌اند این شئون به آن‌ها اختصاص دارد. لذا هر که به دنبال بهره‌مندی از علم و هدایت قرآن است، می‌تواند به تبیین کنندگان قرآن  یعنی اهل بیت علیهم السلام - «مراجعه» کند. در این جلسه به برخی دیگر از شئونِ قرآنیِ مبیِّن کلام وحی اشاره می‌کنیم:

 

Bullets  أَهْلَ الذِّكْر (اهل ذکر):

خداوند در قرآن می‌فرماید: "اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سوال کنید"[1]

حال باید دید مبیّن قرآن، «اهل ذکر» را که خدا به سوال کردن از آن‌ها امر فرموده، چه کسانی معرفی کرده است؟

رسول خدا در تبیین «اهل ذکر» فرموده‌اند: "ذکر، من هستم و اهل ذکر، امامان هستند"[2].

علاوه بر این، مردم در زمان‌های مختلف، به مبیِّن قرآن در عصر خویش مراجعه نموده‌اند و از ایشان درباره‌ی معنای «اهل ذکر» سوال کرده‌اند. تبیین‌کنندگان قرآن (از جمله امام باقر، امام صادق و امام رضا علیهم السلام) هم به آن‌ها چنین پاسخ داده‌اند که:

"ما (اهل بیت) اهل ذکر هستیم و ماییم سوال شوندگان" [3]

نتیجه آنکه:  خداوند متعال، افراد خاصی را با عنوان «اهل ذکر» تعیین کرده و به مردم امر کرده آنچه نمی‌دانند از ایشان سوال کنند. به فرموده‌ی مبیِّن قرآن، اهل ذکر، اهل بیت علیهم السلام هستند. لذا هر که هر چه درباره‌ی قرآن نمی‌داند، باید به ایشان «مراجعه» کند و از آن‌ها سوال نماید.

 

 Bullets هَادٍ (هدایتگر)

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "برای هر قومی هدایتگری است"[4].

رسول خدا در تبیین این آیه دست خویش را بر سینه‌ی علی علیه السلام نهاد و فرمود: "برای هر قومی هدایتگری است و یا علی تو روشنگر راه مردم و نهایت هدایت [آن‌ها] و فرمانروای شهرها هستی و من بر این شهادت می‌دهم"[5].

امام صادق  ششمین مبیّن قرآن پس از رسول خدا  هم در تبیین این آیه فرموده: "هر امامی (از امامان دوازده گانه که رسول اکرم به فرمان خدا معرفی فرمود) هدایتگر عصری است که در آن است"[6].

امام باقر - پنجمین مبیّن قرآن پس از رسول خدا  نیز چنین فرموده: "برای همه‌ی زمان‌ها از ما (اهل بیت) هدایتگری است که آن‌ها (مردم) را هدایت می‌کند به آنچه بر پیامبر آمده سپس هدایتگر پس از او علی و سپس سایر اوصیاء یکی پس از دیگری"[7].

نتیجه آنکه:  خداوند متعال، برای هر عصری هدایتگری قرار داده است. به فرموده‌ی مبیِّن قرآن، این هدایتگر، امام هر زمان است. لذا هر کس به دنبال بهره‌مندی از هدایت قرآن است، باید به این هدایتگر «مراجعه» کند.

 

Bullets  إِمَامٍ مُبِینٍ (امام آشکار):

خداوند می‌فرماید: "همه چیز را در امام مبین شماره کرده‌ایم"[8].

رسول اکرم «امام مبین» را اینگونه تبیین کرده‌اند که مُراد خداوند از امام مبین، نه تورات، نه انجیل و نه حتی قرآن است؛ بلکه «امام مبین»، علی بن ابیطالب است. [9]

امام صادق  ششمین مبیّن قرآن پس از رسول خدا  نیز با اشاره به آیه‌ی مذکور تاکید کرده‌اند مقصود از امام مبین، اهل بیت علیهم السلام هستند. [10]

نتیجه آنکه:  خداوند متعال، همه چیز را در امام مبین جمع کرده است. به فرموده‌ی مبیِّن قرآن، امام مبین، علی بن ابیطالب و جانشینان ایشان است. لذا هرکس به دنبال هر چیزی که باشد - از جمله فهم و علم قرآن - باید به اهل بیت علیهم السلام «مراجعه» کند.

 

Bullets  رافع اختلافات: 

خداوند می‌فرماید: "و این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه در آن اختلاف دارند، تبیین کنی"[11].

همانطور که در جلسه‌ی سوم نیز اشاره شد، خداوند متعال، در این آیه، یکی از شئون مبیِّن قرآن را «رافع اختلافات» معرفی می‌کند. بنابراین، افرادی که بر سر هر موضوعی – از جمله مباحث قرآنی - اختلاف دارند، می‌توانند به مبیِّن قرآن مراجعه کنند تا ایشان مشکل را رفع کند. به فرموده‌ی رسول اکرم، مقصود خدا از مبیّن قرآن، اهل بیت علیهم السلام هستند[12].

علاوه بر آیه‌ی فوق، خداوند متعال در آیات متعددی به مردم توصیه فرموده که نزاع‌ها و مشاجرات خود را نزد پیامبر (و جانشینان هدایتگر پس از او) ببرند تا ایشان اختلاف پیش آمده را حل نماید[13].

نتیجه آنکه:  خداوند متعال، یکی از شئون مبیّن قرآن را «رافع اختلافات» معرفی کرده است. به فرموده‌ی رسول اکرم، مقصود خدا از تبیین کنندگان قرآن که رافع اختلاف هستند، اهل بیت علیهم السلام است. لذا هر که در هر زمینه‌ای  از جمله مباحث قرآنی  اختلاف دارد، باید به ایشان «مراجعه» کند.

 

 Bulletsأُولِی الأمْرِ (صاحبان امر):

تا اینجا شئون مختلفی از مبیِّن قرآن مورد بررسی قرار گرفت و همگیِ آن‌ها آدمی را به این نتیجه می‌رساند که:

تنها راه عقلانی و ضمانت شده برای بهره‌مندی از هدایت و علم قرآن و همچنین رفع چالش‌های قرآنی، مراجعه به مبیِّن آن – اهل بیت علیهم السلام  است.

در این قسمت، به شأن دیگری از مبیِّن قرآن اشاره می‌کنیم که در آن خداوند مردمان را به اطاعت بی چون و چرا از ایشان امر فرموده است. خداوند می‌فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا اطاعت کنید و از رسول و أُولِی الأمْر (صاحبان امر) که از شمایند، اطاعت کنید"[14].

با استناد به این آیه، اطاعت از أُولِی الأمْر، همانند اطاعت از خدا و رسولش، واجب است[15] و تمامی مؤمنان باید از صاحبان امر اطاعت کنند. حال، ببینیم مبیِّن قرآن، صاحبان امر را چگونه معرفی می‌کند:

رسول خدا در تبیین اینکه اولی الامر چه کسانی هستند چنین فرموده: "آن‌ها جانشینان من و امامان مسلمانان، پس از من هستند. اول ایشان، علی بن ابیطالب است؛ سپس حسن، پس از او حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی ... سپس جعفر بن محمد صادق، سپس موسی بن جعفر، پس از او علی بن موسی، سپس محمد بن علی، بعد از او علی بن محمد، سپس حسن بن علی و پس از او کسی که نامش نام من و کنیه‌اش کنیه‌ی من است؛ همان که حجت خدا بر زمین و باقیمانده‌ی او در میان بندگانش است؛ او که فرزند حسن بن علی (عسکری) است و خداوند به دست او شرق و غرب زمین را فتح می‌کند؛ او همان است که از شیعیانش غایب می‌شود (به صورت ناشناس در میان آن‌ها زندگی می‌کند) غیبتی که در آن تنها کسانی که خداوند قلب‌شان را با ایمان آزموده باشد بر قول به امامت او ثابت می‌مانند"[16].

امام باقر علیه السلام – پنجمین مبیِّنِ قرآن پس از رسول خدا - در تبیین أُولِی الأمْر در آیه‌ی فوق فرمود: "أُولِی الأمْر، تا روز قیامت امامان از فرزندان علی و فاطمه (علیهما السلام) هستند"[17].

ایشان در روایت دیگری ضمن آن که أُولِی الأمْر را به اهل بیت پیامبر تبیین می‌کند و اطاعت آنان را با اطاعت خدا یکسان می‌شمارد، می‌فرماید:

"و آنان معصومان پاکند، مرتکب گناه نمی‌شوند و معصیت نمی‌کنند ... از قرآن جدا نمی‌شوند و قرآن از آنان جدا نمی‌شود"[18].

نتیجه آنکه:  خداوند متعال، به مردم دستور داده تا از صاحبان امر اطاعت کنند. به فرموده‌ی مبیِّن قرآن، صاحبان امر، اهل بیت علیهم السلام هستند. لذا در همه‌ی امور  از جمله مباحث مربوط به قرآن  باید به ایشان «مراجعه» کرد و از رهنمودهای آن‌ها تبعیت نمود.

 

 

Bullets نکات مهم این جلسه:

-  برخی دیگر از شئون قرآنیِ تبیین کنندگان کلام وحی عبارتند از:

           o أَهْلَ الذِّكْرِ (اهل ذکر)

           o هَادٍ (هدایتگر)

           o إِمَامٍ مُبِینٍ (امام آشکار)

           رافع اختلافات

           o أُولِی الأمْرِ (صاحبان امر)

-  خداوند می‌فرماید هر آنچه را که نمی دانید – از جمله مباحث مربوط به قرآن – از اهل ذکر بپرسید: (أَهْلَ الذِّكْرِ)

-  خداوند می‌فرماید برای مردم هر عصری هدایتگری قرار داده. در نتیجه برای کسب هدایت  از جمله هدایتِ قرآن  باید به این هدایتگر «مراجعه» نمود: (هَادٍ)

-  خداوند می‌فرماید همه چیز را در امام مبین جمع کرده. لذا هرکس به دنبال هر چیزی که باشد - از جمله فهم و علم قرآن - باید به امام مبین «مراجعه» کند: (إِمَامٍ مُبِینٍ)

-  خداوند می فرماید قرآن را فرستاده تا مبیِّن، اختلافات مردم را با آن حل کند. لذا هر که در هر زمینه‌ای – از جمله مباحث قرآنی – اختلاف دارد، باید به مبیِّن قرآن «مراجعه» کند.

-  خداوند می‌فرماید از صاحبان امر اطاعت کنید. لذا در همه‌ی امور  از جمله مباحث مربوط به قرآن  باید از رهنمودهای صاحبان امر تبعیت نمود.

-  به فرموده‌ی مبیِّن قرآن، مقصود خداوند از «اهل ذکر»، «هدایتگر»، «امام آشکار»، «رافع اختلافات» و «صاحبان امر»  اهل بیت علیهم السلام هستند.

           [درس قبلی ]        [درس بعدی ]

www.mohammadivu.org.MOHR  



[1] -  "فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ": قرآن کریم، سوره نحل، آیه 43 و سوره انبیاء، آیه 7.

[2] -  "قال رسول الله (ص) الذِّكْر انا و الائمه أَهْلَ الذِّكْر": کافی، ج 1، ص 210.

[3] -  "نحن أَهْلَ الذِّكْر و نحن المسئولون": کافی، ج 1، ص 210.

[4] -  "لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ": قرآن کریم، سوره رعد، آیه 7.

[5] -  "دعا رسول الله بالطهور و عنده علی ابن ابی طالب؛ فأخذ رسول الله بید علی بعد ما تطهر، فألزقها بصدره ثم قال: إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ (سوره رعد، آیه 7.) ثم ردها الی صدر علی؛ ثم قال: وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ ثم قال: انک منارة الأنام و غایة الهدی و أمیر القری و أشهد علی ذلک أنک کذلک" یعنی: رسول خدا آبی برای وضو درخواست کرد و علی بن ابیطالب نیز نزد ایشان بود. پس از آنکه وضو گرفت، دست علی (ع) را گرفت و بر روی سینه ی خود نهاد. سپس فرمود «همانا تو (ای پیامبر) انذار دهنده‌ای» سپس دست را بر سینه‌ی علی (ع) گذاشت و فرمود «و برای هر قومی هدایتگری است» و یا علی تو روشنگر راه مردم و نهایت هدایت [آنها] و فرمانروای شهرها هستی و من بر این شهادت می دهم: بحارالانوار، ج 23، ص 2.

[6] -  "کل امام هاد للقرن الذی هو فیهم": کافی، ج 1، ص 191.

[7] -  "لکل زمان منا هاد یهدیهم الی ما جاء به نبی الله ص ثم الهداه من بعده علی ثم الوصیاء واحد بعد واحد": کافی، ج 1، ص 191.

[8] -  "وَكُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ": قرآن کریم، سوره یس، آیه 12.

[9] -  "لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص‏ وَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ‏ مُبِینٍ‏ قَامَ رَجُلَانِ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا یَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِیلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِی أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِیهِ عِلْمَ كُلِّ شَیْ‏ء" یعنی: وقتی آیه‌ی «و همه چیز را در امام مبین شماره کرده‌ایم» بر رسول خدا نازل شد، دو مرد در مجلس برخاستند و گفتند: «یا رسول اللَّه آیا آن (امام مبین) تورات است؟» فرمود: «نه». گفتند: «آیا آن (امام مبین) انجیل است؟» فرمود: «نه». گفتند: «آیا آن (امام مبین) قرآن است؟» فرمود: «نه». امیر مومنان على بن ابى طالب آمد، رسول خدا (ص) فرمود: «آن (امام مبین) این شخص است. به راستى او است امامى كه خداى تبارك و تعالى علم هر چیز را بر او شمرده‏ است»: امالی صدوق، ص 170.

[10] -  "سَدِیرٌ الصَّیْرَفِیُّ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَیَّ مَالُهُ فَأَحْبَبْتُ دَفْعَهُ إِلَیْهِ- وَ كُنْتُ حَبَسْتُ مِنْهُ دِینَاراً- لِكَیْ أَعْلَمَ أَقَاوِیلَ النَّاسِ فَوَضَعْتُ الْمَالَ بَیْنَ یَدَیْهِ- فَقَالَ لِی یَا سَدِیرُ خُنْتَنَا- وَ لَمْ تُرِدْ بِخِیَانَتِكَ إِیَّانَا قَطِیعَتَنَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا ذَاكَ- قَالَ أَخَذْتَ شَیْئاً مِنْ حَقِّنَا لِتَعْلَمَ كَیْفَ مَذْهَبُنَا- قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ- إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَ قَوْلَ أَصْحَابِی فَقَالَ لِی- أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ مَا یُحْتَاجُ إِلَیْهِ نَعْلَمُهُ وَ عِنْدَنَا ذَلِكَ- أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى- وَ كُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ‏" یعنی: سدیر صیرفى گفت خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم مقدارى پول پیش من بود می‌خواستم به ایشان بدهم. یك دینار آن را نگه داشتم تا حرف‏هاى مردم را (درباره‌ی علم ایشان) آزمایش كنم. پول‌ها را خدمت امام نهادم. فرمود: «سدیر به ما خیانت كردى. (البته) از این خیانت قصد سوئى نداشتى». عرض كردم: «فدایت شوم چطور؟» فرمود: «مقدارى از حق ما را نگه داشتى تا ببینى ما چه می‌كنیم». عرض كردم: «راست می‌فرمایید». من می‌خواستم سخن دوستانم را آزمایش كنم». فرمود: «مگر نمی‌دانى ما هر چه مورد احتیاج باشد می‌دانیم و علم آن نزد ما است؟ مگر نشنیده‏اى خداوند میفرماید: «و همه چیز را در امام مبین شماره کرده‌ایم»: بحار الانوار، ج 47، ص 130.

[11] -  "وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُواْ فِیهِ": قرآن کریم، سوره نحل، آیه 64.

[12] -  علاقمندان به این موضوع می توانند به درس چهارم از دوره تبیین  قرآن مراجعه کنند.

[13] -  به عنوان نمونه خداوند می فرماید: "... فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِر ِ..."یعنی: و اگر درباره‌ی چیزی به نزاع (کشمکش) رسیدید، آن را به خدا و رسول ارجاع دهید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید: قرآن کریم، سوره نساء، آیه 59. ؛ همچنین می فرماید: "... وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الأمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ..." یعنی: و اگر آن را به پیامبر و به صاحبان امر ارجاع می دادند، به یقین کسانی از آنها که می توانند استنباط کنند، می فهمیدند: قرآن کریم، سوره نساء، آیه 83. ؛ و یا می فرماید:"فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا"یعنی: نه؛ سوگند به پروردگارت که ایشان ایمان ندارند مگر آنکه تو را در آنچه میان شان مشاجره است، داور قرار دهند و سپس از آنچه حکم کرده ای در دل خویش احساس ناراحتی نکنند و به راستی بر آن گردن نهند: قرآن کریم، سوره نساء، آیه 65.

[14] -  "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ": قرآن کریم، سوره نساء، آیه 59.

[15] -  امام حسن مجتبی – دومین مبیِّن پس از رسول خدا – می فرماید: "أَطِیعُونَا فَإِنَ‏ طَاعَتَنَا مَفْرُوضَةٌ إِذْ كَانَتْ بِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولِهِ مَقْرُونَةً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل: أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ" یعنی: ما را اطاعت کنید که قطعا اطاعت از ما واجب است چون به اطاعت خدا رسولش مقرون شده است. خداوند بلند مرتبه می فرماید: «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر و اولی الامر از خودتان را»: بحار الانوار، ج 43، ص 359.

[16] -  "فمن َأُوْلِی الأَمْرِ قال هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ بَعْدِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْمَعْرُوفُ فِی التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِکُهُ یَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ سَمِیِّی وَ کَنِیِّی حُجَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بَقِیَّتُهُ فِی عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الَّذِی یَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى یَدِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ذَاکَ الَّذِی یَغِیبُ عَنْ شِیعَتِهِ غَیْبَةً لَا یَثْبُتُ عَلَى الْقَوْلِ فِی إِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ بِالْإِیمَانِ": بحارالانوار، ج 23، ص 286.

[17] -  "أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ‏ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ ع إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَة": کمال الدین، ج 1، ص 222.

[18] -  "و هم المعصومون المطهّرون الذین لا یذنبون و لا یعصون ... و لا یفارقون القرآن و لا یفارقهم": علل الشّرایع، ص123 و 124.

 

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:3007
این هفته:این هفته:13541
در مجموع:در مجموع:7533238
Center
Pagerank