بسم الله الرحمن الرحیم
دعا
درسگفتارهایی از: مسعود بسیطی
با اهتمام: حسین آخوندعلی؛ زهرا مرادی
در دورهی «دعا»، به بررسی معنا، مفهوم و کاربرد «دعا» در زندگی روزمرهی آدمی از دیدگاه مربّیان الهی میپردازیم؛ و «آداب دعا» و «شرایط استجابت» آن را بیان خواهیم کرد. این مبحث، در دوازده گفتار ارائه میگردد.
درس هفتم: «آداب» دعا (قسمت اول)
در جلسهی گذشته به این موضوع پرداختیم که:
«معرفت خدا»، «ایمان به قدرت خداوند در استجابت دعا» و «توجه و دوری از غفلت حین دعا»، از شروط اساسی استجابت دعا محسوب میشوند. به عبارت دیگر اگر سه شرط مذکور، وجود نداشته باشند، دعا به اجابت نخواهد رسید. در این جلسه، به بررسی «آداب دعا» در مکتب تربیتیِ اهل بیت علیهم السلام خواهیم پرداخت؛ آدابی که رعایت آنها دعا را به اجابت نزدیک میگرداند.
****
گذشته از شروطی که لازمهی استجابت دعاست، - و در جلسهی گذشته به برخی از آنها اشاره شد - دعا کردن، آدابی دارد که هر چه بیشتر در رعایت آن کوشا باشیم، به استجابت نزدیکتر خواهیم بود (ان شاء الله).
قطعا بندهای که در بیان خواستهی خود، ادب بندگی به جای آوَرَد و آنچنانکه شایستهی رازق است، طلبِ رزق نماید، با فردی که طلبکارانه و بیادبانه درخواست خود را مطرح میکند، نزد خدای متعال، از جایگاه یکسانی برخوردار نیست.
امام صادق – ششمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم – میفرمایند:
«آداب دعا [و درخواست از ربّ و خالق خود] را رعایت کن. بنگر چه کسی را میخوانی؟ چگونه و برای چه دعا میکنی؟ ... در مورد آنچه سوال و درخواست میکنی تفکر و تأمل کن که چه چیزی درخواست میکنی؟ چه مقدار و برای چه آن را میطلبی؟ ... اگر شرایط دعا را به جا نیاوردی پس منتظر اجابت هم نباش.»[1]
در ذیل، با استمداد از آنچه مربیان الهی در این زمینه به ما آموختهاند، به برخی از این آداب، اشاره میگردد:
آداب دعا
ادب اول: شروع دعا با یاد و نام خداوند
مربیان الهی به مردم تذکر داده اند که تمام امور خود را با نام و یاد خدا آغاز نمایند تا خداوند در آن امور برکت قرار دهد.[2] دعا نیز از این امر مستثنی نیست. رسول اکرم میفرمایند:
«دعایی که با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع شود، رَد نمیشود.»[3]
بدیهی است همچنانکه در درس ششم نیز تذکر داده شد، تمامی فَقَراتی که در باب دعا و آداب آن مطرح میشوند، باید از روی توجه و معرفت به کار گرفته شوند. ذکر عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز دعا نیز نباید صرفا بیان لفظ باشد. بلکه شایسته است هنگام قرائت «بسم الله الرحمن الرحیم» به معنای آن، خصوصا معانیِ «الله»، «رحمن» و «رحیم» توجه گردد.[4]
«الله»، وجودی است که همگان مییابند که هست و هستِشان از اوست؛ اما در اینکه چیست، عاجز و حیران و والهاَند.[5]
«الرحمن»، آن خالق بخشایندهای است که محبتش نسبت به آن چه خلق کرده، چنان است که اگر تمامی مخلوقاتش پشت به پشت هم بر علیه او برخیزند او رزقشان را قطع نخواهد کرد.[6]
«رحیم»، آن معبود مهربانی است که نسبت به بندگانی که عبودیتش را به جا میآورند، محبتی وصفناپذیر دارد. محبتی که برای آن که ذرهای از طعمش را بچشانند دربارهاش گفتهاند:
«هرچه از محبت در میان مخلوقات وجود دارد – که مهر مادری اتمّ و کمال آن است - تنها جزیی از صد جزء محبت موجود در «رحیم» است.»[7]
ادب دوم: حمد و ستایش خداوند
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«قبل از دعا، ابتدا حمد و تمجید[8] خدا را به جای آور. به نعمتهایی که به تو عطا کرده توجه کن (آنها را در قلب و با زبان یاد کن) و بابت آنها شکرگزاری نما»[9]
«هر دعایی که قبل از آن حمد خداوند نباشد، ناقص است.»[10]
امام حسین – سومین جانشین و هدایتگر پس از رسول خدا – در دعای «عرفه» نعمتهای متعددی را که خداوند مهربان از باب لطف خویش نثار بنده فرموده نام میبرند و بابت تک تک آنها خدا را حمد میگویند:
«خداوندا؛ حمد و سپاس مخصوص توست که مرا آفریدى، و شنوا و بینا قرار دادى.
و حمد و سپاس مخصوص توست كه مرا پدید آوردى، و از روى رحمت، آفریدهاى متناسب قرار دادى، درحالىكه از آفرینش من بىنیاز بودى ...
پروردگارا؛ [تو را حمد میگویم] به اینكه به من احسان كردى و در جانم عافیت نهادى.
پروردگارا؛ [تو را حمد میگویم] به اینكه محافظتم نمودى و موفّقم داشتى.
پروردگارا؛ [تو را حمد میگویم] به اینكه بر من نعمت بخشیدى، پس راهنمایىام نمودى ...
پروردگارا؛ [تو را حمد میگویم] به اینكه مرا خوراندى و نوشاندى ...
پروردگارا؛ [تو را حمد میگویم] به اینكه یارىام نمودى و عزّتم بخشیدى ...»[11]
«خداوندا؛ كدامیك از نعمتهایت را به شماره آورم و یاد كنم؟
یا براى كدمیك از عطاهایت به سپاسگزارى برخیزم؟
درحالىكه ای مالکِ پرورش دهندهام [نعمتهایی که بر من ارزانی داشتهای] بیش از آن است كه شمارهگران از عهدهی شمارش آنها برآیند، یا آنکه علمِ یاد دارندگان به شمارش آنها قد دهد.»[12]
هدایتگر این عصر نیز اینچنین در دعای افتتاح خداوند متعال را مدح میگوید:
«ستایش خدا را که چون او را صدا میکنم جواب میدهد و هر عیب و نقص را بر من میپوشاند در حالی که او را معصیت میکنم. مرا نعمت بزرگ میبخشد و شکرش نمیگزارم. پس چه بسیار بخشش و موهبت گرانبها مرا عطا کرد و چه امور هولناک سخت را از من دفع کرد و شادمانیهای شگفت انگیز برایم نمایان کرد. پس من هم او را با ستایش ثنا میکنم و به پاکی و منزه بودنش از عیب یاد میکنم.»[13]
ادب سوم : صلوات بر محمد و آل محمد
خداوند حکیم، محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیتش را باب خود قرار داده و همگان را به توجه و مراجعه به ایشان امر فرموده است. لذا یکی از آداب دعا و عوامل استجابت آن، توجه به این برگزیدگان الهی و اقرار به جایگاه ایشان نزد خدای متعال است.
هنگامی که بر پیامبر و هدایتگرانِ پس از او صلوات میفرستیم، در حقیقت بدیشان توجه میکنیم و از خداوند مهربان هم میخواهیم توجه، درود، رحمت و برکات خود را بر این خاندان بیافزاید.
امام سجّاد – چهارمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم – هنگامی که بر رسول برگزیدهی خدا – محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم – صلوات میفرستند، دلیل این کار را اینگونه توضیح میدهند:
«خداوندا؛ اینك بر محمد كه امانتدار وحی تو و برگزیدهی آفریدگان تو و مخلص در میان بندگان توست، درود فرست. او كه پیشوای رحمت و قافلهسالار نیكی و كلید گنجینههای بركت است.
زیرا او در انجام دادنِ فرمان تو جانش را به رنج افكند.
و جسمش را در راه تو هدف تیرهای بلا گردانید ...
و خویشتن را در رساندن پیغام تو خسته كرد.
و برای این كه مردم را به آیین تو دعوت كند، رنجها برد.
و خود را به اندرز دادنِ دعوت شدگان به كار گماشت.
و راهیِ دیار غربت شد و زادگاه و خانواده و سرزمینی را كه به آن انس گرفته بود، یكجا رها كرد تا دین تو را پیروزی و سربلندی بخشد ...
خداوندا؛ او را به پاس رنجی كه در راه تو تاب آورده است، تا بالاترین مرتبههای بهشت بالا ببر.
آن گونه كه هیچ كس در هیچ مقامی به پای او نرسد؛ و در هیچ مرتبهای با او برابر نباشد ...»[14]
امام صادق علیه السلام صلوات بر محمد و آلش را راهکاری برای استجابت دعا معرفی میکنند و میفرمایند:
«هر كه از خداوند چیزی میخواهد پس [دعایش را] با صلوات بر پیامبر و اهل بیتش آغاز کند و سپس حاجتش را درخواست نماید. آنگاه [دعایش را] با صلواتی دیگر بر محمد و آلش تمام کند. چراکه خداوند متعال كریمتر از آن است كه دو طرف [دعا] را قبول كند و وسط آن را رها نماید. [بدانید] كه صلوات بر محمد و آلش هرگز از درگاه الهی محجوب نمیماند (صلوات و درخواست درود بر پیامبر و اهل بیتش همیشه مستجاب میشود).»[15]
و امیر مومنان میفرمایند:
«همهی دعاها از آسمان محجوبند تا آنکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.»[16]
اشاره به نمونهای از دعاهای به یادگار مانده از مربیان الهی که حاجات خود را با درود بر محمد و خاندان پاکش عجین ساختهاند، به عنوان الگویی عملی خالی از لطف نیست. عبارات زیر، فرازهایی از صحیفه سجادیه – یادگار امام سجاّد علیه السلام – است:
«ای آن كه گنجینههای رحمتت به آخر نرسد، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از رحمت خود بهره مند ساز ...
خداوندا؛ بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از خشم خود نگاهدار و در پناه خود بدار و به سوی خود راه نمای و از خود دور مفرمای؛ زیرا هر كس كه تو او را در پناه خود آری، به سلامت مانَد، و هر كس كه تو او را راه بنمایی، دانا شود، و هر كس كه تو او را به خویش نزدیك كنی، بهرهمند گردد.
خداوندا؛ بر محمد و خاندانش دورد فرست و ما را از ناگواریهای سختِ روزگار و گزندِ دامهای شیطان و رنج و سختیِ حاکمان [نااهل] كفایت كن.
خداوندا؛ توانگران از نیروی تو توانگری دارند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود ما را توانگر ساز.
بخشندگان از فراوانی بخشش تو میبخشند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود به ما بخشش كن.
هدایت یافتگان در پرتوِ نور تو هدایت مییابند، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خود ما را هدایت فرما ...»[17]
ادب چهارم: همراه بردن شفیع به درگاه خداوند
گاهی ممکن است از شخصی درخواست مهمی داشته باشیم که اجابتش برایمان بسیار حیاتی باشد. در این صورت با حفظ ادب و رعایت مسائلی که میدانیم برای او حائز اهمیت است خواستهمان را مطرح میکنیم. برای آنکه مطمئن شویم درخواستمان رد نمیشود کسی را که میدانیم برای طرف مقابل بسیار عزیز است و شأن و جایگاه ویژه ای دارد شفیع قرار میدهیم. (مثلا میگوییم به خاطر فلانی روی ما را زمین نیانداز) هرقدر فردی را که به عنوان شفیع قرار دادهایم نزد طرف مقابل عزیزتر باشد، احتمال پذیرش خواستهی ما نیز بالاتر میرود.
خداوند همین اتفاق ساده و رایج میان مردم را مثال میزند و ایشان را راهنمایی میکند تا برای برای اجابت دعاهایشان به درگاهش شفیعانی عزیز ببرند. شفیعانی که خود آنها را معرفی مینماید. به این کلام زیبا به نقل از رسول خاتم توجه فرمایید:
«خدای سبحان میفرماید: ای بندگان من، هر کس که خواستهای از شما داشته باشد و از شما به حق آن کسانی که دوستشان دارید طلب کند، درخواستش را اجابت میگویید. پس بدانید و آگاه باشید که محبوبترین بندگانم و گرامیترین آنها نزد من محمد و علی دوست و ولیّ من هستند. پس هر کس که حاجتی از من داشته باشد باید که توسط آنها به من متوسل شود. به درستی که من خواستهی درخواست کنندهای را که توسط آنها و فرزندان پاکشان از من درخواست کند رد نمیکنم. پس به درستی که من دعایش را رد نمیکنم. و چگونه رد کنم دعای کسی را که از من به حق حبیبم و برگزیدهام و ولیّم و حجّتم و روحم و نورم و نشانهام و بابم و رحمتم و صورتم و نعمتم درخواست کرده؟ ... پس هر کس از من به حق آنها (اهل بیت علیهم السلام) ددرخواست کند در حالی که به حق و مقامشان آگاه است اجابت او بر من واجب است و انجام این کار توسط من حتمی است.»[18]
از این رو امام کاظم – هفتمین جانشین و هدایتگر پس از رسول خاتم - میفرمایند:
«زمانی که حاجتی از خدا داشتی بگو: خداوندا من از تو درخواست میکنم به حقّ محمد و علی، زیرا که آن دو بزرگوار در پیشگاه تو شأن و منزلت و قدر و ارزشی [قابل تأمل] دارند. پس به حقّ آن شأن و مقام بر ایشان صلوات بفرست و این خواسته را برای من انجام ده ...»[19]
****
در جلسهی آینده به آداب دیگری که توسط مربیان الهی به رعایت آنها سفارش شدهایم، خواهیم پرداخت.
نکات مهم این جلسه:
- در مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام، براى طلبِ حاجت از درگاه الهی، شروط و آدابى ذکر شده که رعایت آنها دعا را به اجابت نزدیکتر میگرداند.
- بندهای که در بیان خواستهی خود، ادب بندگی به جای آورد، با فردی که طلبکارانه و بیادبانه درخواست خود را مطرح میکند، نزد خدای متعال، از جایگاه یکسانی برخوردار نیست.
- برخی از آداب دعا که رعایت آنها استجابت را نزدیکتر میگرداند، عبارتند از:
[1]- "اِحفَظ ادابَ الدُّعاءِ وَ انظُر مَن تَدعُو، وَ کَیفَ تَدعُو،وَ لِماذا تَدعُو؟ ... وَتَفَكَّرْ ماذا تَسْئَلُ وَلِماذا تَسْئَلُ ... فَإنْ لَمْ تَاْتِ بِشَرائِطِ الدُّعاءِ فَلا تَنْتَظِرِ الاْجابَةُ": بحارالانوار، ج 90، ص 322.
[2]- امیر مومنان میفرمایند: " إنَّ العَبدَ إذا اَرادَ اَن یقرَأَ أَو یعمَلَ عَمَلاً فَیقُولُ: بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَإنَّهُ یبارَكُ لَهُ فیهِ" یعنی: هرگاه بنده اى بخواهد چیزى بخواند و یا كارى انجام دهد و بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید خداوند در كارش بركت قرار میدهد: بحارالانوار، ج 89، ص 242. ؛ رسول خاتم نیز میفرمایند: "إذا قالَ الْعَبدُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُه: بَدَأَ عَبدى بِاسْمى و حَقٌّ عَلَىَّ أنْ اُتـَمِّمَ لَهُ اُمُورَهُ و اُبارِكَ لَهُ فى أَحوالِهِ" یعنی: هر گاه بندهاى بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید خداوند مىفرماید: بندهام كارش را با نام من آغاز كرد، بر من است تا كارش را به پایان برسانم و براى او در كارهایش بركت قرار دهم: بحارالانوار، ج 89، ص 226.
[3]- "لایُرَدُّ دعاءٌ اَوّلُهُ «بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم»": بحارالانوار، ج 90، ص 313.
[4]- برای آشنایی بیشتر با معنا و شرافت «بسم الله الرحمن الرحیم» علاقمندان، میتوانند به مطلب «میلاد بهانه خلقت» زیر مجموعهی ستارگان هدایت؛ رسول مهربانی، در سایت محمد (ص) مراجعه نمایند.
[5]- امام باقر علیه السلام میفرمایند: "اللّه معناه المعبود الذی أله الخلق عن درك مائیّته و الاحاطة بكیفیّته و یقول العرب: أله الرّجل إذا تحیّر فی الشیء فلم یحط به علما و وله إذا فزع إلى شیء ممّا یحذره و یخافه فالاله هو المستور عن حواس الخلق" یعنی: الله به معنای معبودی است که خلق از درک ماهیت و چیستی آن و همچنین از احاطه به کیفیتش عاجزند؛ عرب وقتی در مورد کسی واژهی «اله» را به کار میبرد که آن فرد در چیزی متحیر و سرگردان شود به گونهای که علمش به آن احاطه نداشته باشد. «وله« را هم وقتی به کار میبرد که از خوف، به چیزی پناه ببرد؛ پس إله از حواسّ خلق، مستور و پوشیده است: بحارالانوار، ج 3، ص 222.
[6]- تفسیر برهان، ج 1، ص 103، ذیل تفسیر سوره فاتحه.
[7]- همان.
[8]- از امیر مومنان دربارهی چگونگیِ تمجیدِ خدای متعال سوال شد، ایشان فرمودند میگویی: "یا مَن هُوَ اَقرب مِن حَبلِ الوَرید یا مَن یَحولُ بَینَ المَرءِ وَ قَـلبِهِ یا مَن هُوَ بِالمَنظَرِ الاَعلی یا مَن لَیسَ کَمِثلِهِ شَیء" یعنی: ای کسی که از رگ گردن به من نزدیک تری؛ ای کسی که میان انسان و روحش حایل میشوی؛ ای کسی که والاتر از هر چشم اندازی هستی؛ ای کسی که هیچ چیزی مانند تو نیست: بحارالانوار، ج 90، ص 315.
[9]- " تَبدأ فَتَحمَدُ اللهَ وَ تَمجده و تَذکُرُ نِعَمَهُ عَلَیهِ فَتَشکُرُهُ ...": بحارالانوار، ج 90، ص 317.
[10]- "کُلُّ دُعَاءٍ لَا یكُونُ قَبْلَهُ تَحمِیدٌ فَهُوَ أَبْتَر": کافی، ج 2، ص 503.
[11]- فرازهایی از دعای «عرفه»: "اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى سَمیعاً بَصیراً وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بى وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً ... رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَىَّ وَفى نَفْسى عافَیْتَنى رَبِّ بِما کَلاْتَنى وَوَفَّقْتَنى رَبِّ بِما اَنـعَمتَ عَلَىَّ فَهَدَیْتَنى ... رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنى وَسَقَیْتَنى ... رَبِّ بِما اَعَنْتَنى وَاَعْزَزْتَنى": بلدالامین، ص 253. متن این دعا، در کتاب مفاتیح الجنان موجود است.
[12]- فرازهایی از دعای «عرفه»: "فَأَىُّ نِعَمِكَ یا اِلهى اُحْصى عَدَداً وَذِكْراً أمْ اَىُّ عَطـایاكَ اَقُومُ بِها شُكْراً وَهِىَ یا رَبِّ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ یحْصِیهَا الْعآدّوُنَ اَوْ یبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ": بلدالامین، ص 252. متن این دعا، در کتاب مفاتیح الجنان موجود است.
[13] - بخشی از دعای افتتاح: "الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ وَ یسْتُرُ عَلَی كُلَّ عَوْرَةٍ وَ أَنَا أَعْصِیهِ وَ یعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَی فَلَا أُجَازِیهِ فَكَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی وَ عَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ كَفَانِی وَ بَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی فَأُثْنِی عَلَیهِ حَامِداً وَ أَذْكُرُهُ مُسَبِّحا": الاقبال بالاعمال الحسنه، ص 59. متن این دعا در کتاب مفاتیح الجنان موجود است. علاقمندان برای آشنایی بیشتر با این دعا میتوانند به مطلب «دعای افتتاح، تحفهای از هدایتگر زمان» در بخش مناسبتها؛ رمضان، در سایت محمد (ص) مراجعه کنند.
[14]- "اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِینِكَ عَلَى وَحْیكَ، وَ نَجِیبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ صَفِیكَ مِنْ عِبَادِكَ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَیرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ. كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ وَ عَرَّضَ فِیكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ ... أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِی تَبْلِیغِ رِسَالَتِكَ وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ. وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلِّ النَّأْی عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِینِكَ، ... اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِیكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْیا مِنْ جَنَّتِكَ حَتَّى لَا یسَاوَى فِی مَنْزِلَةٍ، وَ لَا یكَافَأَ فِی مَرْتَبَةٍ": فرازهایی از دعای دوم صحیفه سجادیه.
[15]- "مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ یخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ یقْبَلَ الطَّرَفَینِ وَ یدَعَ الْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَا تُحْجَبُ عَنه": بحارالانوار، ج 90، ص 316.
[16]- "کُلُّ دُعاءٍ مَحجوبٌ عَنِ السَّماء حَتّی یُصَلَّی عَلی مُحمدٍ وَ آله": بحارالانوار، ج 90، ص 311.
[17]- "... یا مَنْ لَا تَنْتَهِی مُدَّةُ مُلْكِهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِنَا مِنْكَ، وَ احْفَظْنَا بِكَ، وَ اهْدِنَا إِلَیكَ، وَ لَا تُبَاعِدْنَا عَنْكَ إِنَّ مَنْ تَقِهِ یسْلَمْ وَ مَنْ تَهْدِهِ یعْلَمْ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ إِلَیكَ یغْنَمْ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ، وَ شَرَّ مَصَایدِ الشَّیطَانِ، وَ مَرَارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطَانِ. اللَّهُمَّ إِنَّمَا یكْتَفِی الْمُكْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا، وَ إِنَّمَا یعْطِی الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْطِنَا، وَ إِنَّمَا یهْتَدِی الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اهْدِنَا ...": فرازهایی از دعای پنجم از صحیفه سجادیه.
[18]- "إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یقُولُ عِبَادِی مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَیكُمْ حَاجَةٌ فَسَأَلَكُمْ بِمَنْ تُحِبُّونَ أَجَبْتُمْ دُعَاءَهُ أَلَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِی إِلَی وَ أَكْرَمَهُمْ لَدَی مُحَمَّدٌ وَ عَلِی حَبِیبِی وَ وَلِیی فَمَنْ كَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ إِلَی فَلْیتَوَسَّلْ إِلَی بِهِمَا فَإِنِّی لَا أَرُدُّ سُؤَالَ سَائِلٍ یسْأَلُنِی بِهِمَا وَ بِالطَّیبِینَ مِنْ عِتْرَتِهِمَا فَمَنْ سَأَلَنِی بِهِمْ فَإِنِّی لَا أَرُدُّ دُعَاءَهُ وَ كَیفَ أَرُدُّ دُعَاءَ مَنْ سَأَلَنِی بِحَبِیبِی وَ صَفْوَتِی وَ وَلِیی وَ حُجَّتِی وَ رُوحِی وَ نُورِی وَ آیتِی وَ بَابِی وَ رَحْمَتِی وَ وَجْهِی وَ نِعْمَتِی أَلَا ... فَمَنْ سَأَلَنِی بِهِمْ عَارِفاً بِحَقِّهِمْ وَ مَقَامِهِمْ أُوجِبَتْ لَهُ مِنِّی الْإِجَابَةُ وَ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً عَلَی": وسائل الشیعه، ج 7، ص 102.
[19]- "اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی فَاِنَّ لَهُما عِنْدَكَ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ وَ قَدْراً مِنَ الْقَدْرِ فَبِحَقِّ ذلِكَ الْشَّاْنِ وَ بِحَقِّ ذلِكَ الْقَدْرِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلْ بى كَذا وَ كَذا": بحارالانوار، ج 91، ص 22.
امروز: | 2983 | |
این هفته: | 13517 | |
در مجموع: | 7533214 |