جمعه, 02 آذر 1403   20. جمادی الاول 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

نور یزدان

نویسنده: کوثر موسوی  (کارشناس روانشناسی؛  این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  )

 

سال 255 یا 256 هجری قمری بود ... درحالی که نیمی از ماه شعبان گذشته بود، در شب جمعه‌ای کودکی متولد شد ...[1]

کودکی که پاکان و صالحان، وعده‌ی آمدنش را داده بودند. مولود موعودی که زمین را از ظلم و ظالم می زدود و رحمت و سعادت را برای بشریت به ارمغان می‌آورد.

...

دو قرن و اندی از رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله می‌گذشت و زمام هدایت مردم به یازدهمین سفیر آسمان  امام حسن عسکری علیه السلام - رسیده بود. مورخان و محدثان، روایاتی از پیامبر و خاندان صدّیقش در دست داشتند مبنی بر این که: از امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی متولد خواهد شد که کاخ و تاج و تخت حاکمان ستمگر را سرنگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران ...

این بشارات، همگان را خوش نمی‌آید؛ چراکه عده‌ای باید خود را برای باز پس دادن حقوقی که به ناحق غصب کرده بودند، آماده می ساختند.

همین نگرانی ها معتصم - هشتمین خلیفه عباسی  را بر آن داشت تا راهی بیاندیشد که وعده‌ی صالحان، محقّق نشود. از این رو به جستجوی نشانی از میلاد مصلح موعود پرداخت تا شاید بتواند علاج واقعه را قبل از وقوع انجام دهد و مانع تولد مصلح وعده داده شده گردد.

و اینچنین بود که تاریخ دوباره تکرار شد.

ده‌ها قرن پیش نیز، وقتی نمرود دانست کودکی در راه است که او و تاج و تختش را به زیر خواهد کشید، قابله‌ها را به جاسوسی گماشت و کودکان بی‌گناه را از تیغ گذراند تا مبادا مصلح مذکور  ابراهیم  در خداییِ‌ نمرود، خدشه وارد کند.  [2]

و داستان فرعون و موسی نیز! فرعون از ترس محقّق شدن پیش‌گویی‌ها مبنی بر ولادت کودکی از بنی اسراییل که فرعونیان را به هلاکت می رساند، شکم زنان آبستن را درید و کودکان‌شان را کشت تا شاید مانع تولد موسی شود. [3]

و اکنون نوبت معتصم بود!

معتصم که شنیده بود کودکی از نسل خاتم پیامبران متولد خواهد شد و پوزه‌ی سفاکان، را به خاک ضلالت خواهد مالید، به شدت مراقب بود تا مانع تولد کودکی در این خاندان گردد.

غافل از آنکه خداوند مکر مکر کنندگان را بی پاسخ رها نمی‌کند[4] ؛ و همچنان که مادر ابراهیم و مادر موسی به فرزندان‌شان باردار شدند بی‌آنکه کسی نشانه‌ای از حمل در آنها بیابد، مادر «مهدی» نیز به مولود مبارکش باردار شد، بی‌آنکه هیچ کس از آن مطلع گردد. [5]

تا آنکه در سپیده دم نیمه شعبان، زمین، به نور یزدان منوّر شد و ماه پاره‌ای دیگر از خاندان نور، پا بدین دنیا نهاد. و همچنانی که عیسی در گهواره سخن گفت، او نیز در همان لحظات نخست پس از تولدش زبان به حمد آفریدگار گشود و فرمود:

«الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله»[6]

...

خداوند، اراده فرمود ذخیره‌ی خود را پشت پرده‌ی غیبت از گزند دشمنان حفظ کند و اینچنین شد که غیبت منجی آغاز گردید. سال‌های نخستِ غیبت، نائبانی بودند که کلام امام را به گوش مردم می‌رساندند. اما پس از رحلت آخرینِ آنها، بابِ نیابتِ امام زمان بسته شد و «غیبت صغری» به «غیبت کبری» تبدیل گشت. از این رو روایاتی که از آخرین هدایتگر خدا در دست مردم است، نسبت به آنچه از سایر هدایتگران الهی، به یادگار مانده، محدودتر است. با این وجود، روح مان را با کلامی چند از این دردانه‌ی دوران تازه می کنیم:

 

  1. 1. هر کس در اجرای خواست خداوند، کوشا باشد، خداوند نیز وی را در دستیابی به خواسته‌هایش یاری می‌کند [7].

 

  1. 2. سنت تخلف ناپذیر خداوند بر این است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند. [8]

 

  1. 3. مقدرات خداوند متعال مغلوب نشود؛ و اراده الهی مردود نگردد؛ و چیزی بر توفیق او پیشی نگیرد.[9]

 

  1. 4. زمین، خالی از حجت خدا نیست، یا آشکار است و یا نهان. [10]

 

  1. 5. نفع بردن از من در زمان غیبتم، مانند نفع بردن از خورشید، هنگام پنهان شدنش درپشت ابرهاست و همانا من، ایمنی بخش اهل زمین هستم ..[11] .

 

  1. 6. علم و دانش ما به خبرهای شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نمی‌ماند[12] .

 

  1. 7. ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم ...[13]

 

  1. 8. من «مهدی» هستم، منم قیام‌گر زمان، منم آنکه زمین را آکنده از عدل می‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود.[14]

 

  1. 9. من باقیمانده از آدم و ذخیره نوح و برگزیده از ابراهیم و منتخب از محمد - که درود خدا بر همگی آنان باد - هستم. [15]

 

  1. 10. خداوندا! وعده‌ای را که به من داداه‌ای، برآورده کن و امر قیام مرا تمام فرما، قدم‌هایم را ثابت بدار و در سایه‌ی قیام من، جهان را پر از عدل و داد کن. [16]

 

  1. 11. برای زود فرارسیدن فرج [و ظهور من] زیاد دعا کنید، که آن همان فرج و گشایش شماست[17] .

 

www.mohammadivu.org.MOHR

 

 

 



[1]  . بحارالانوار، ج 51، ص 4.

[2] . كمال الدین، ج 1، باب غیبت ابراهیم خلیل الرحمن، ص 138 تا 141.

[3] . کمال‌الدین، ج 1، باب غیبت موسی، ص 145 تا 147.

[4]  . اشاره به کلم خدا که می‌فرماید: "وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاكِرِینَ": قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 54.

[5]  . كمال الدین، ج 2، ص 424.

[6]  . کمال الدین، ج 2، ص 430.

[7]  "من کان فی حاجة الله، کان الله فی حاجته": بحارالأنوار، ج 51، ص 331 .

[8]  "أبی الله عز و جل للحق إلا إتماما و للباطل إلا زهوقا و هو شاهد علی بما أذکره": بحارالأنوار، ج 53، ص 193.

[9]  "أقدار الله عز و جل لا تغالب، و إرادته لا ترد، و توفیقه لا یسبق": بحارالأنوار، ج 53، ص 191

[10]  "إن الأرض لا تخلو من حجة إما ظاهرا و إما مغمورا": بحارالأنوار، ج 53، ص 190.

[11]  "و أما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس إذا غیبها عن الأبصار السحاب وإنی لأمان لأهل الأرض ...": بحارالأنوار، ج 53، ص 181.

[12]  "إنا یحیط علمنا بأبنائکم، و لا یعزب عنا شیء من أخبارکم": بحارالأنوار، ج 53، ص 175.

[13]  "إنا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ...": بحارالأنوار، ج 53، ص 175.

[14]  "أنا المهدی، أنا قائم الزمان، أنا الذی أملأها عدلا کما ملئت جورا": بحارالأنوار، ج 52، ص 2.

[15]  "أنا بقیة من آدم و ذخیرة من نوح و مصطفی من إبراهیم و صفوة من محمد (صلی الله علیهم أجمعین)": بحارالأنوار، ج 52، ص 238.

[16]  "أللهم أنجز لی وعدی و أتمم لی امری و ثبت وطأتی و املأ الأرض بی عدلا و قسطا": بحارالأنوار، ج 51، ص 13.

[17]  "أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فإن ذلک فرجکم": کمال الدین، ج 2، ص 485.

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:2130
این هفته:این هفته:18732
در مجموع:در مجموع:7538429
Center
Pagerank