نویسنده: آذر طاهری ( کارشناس ارشد برق – مخابرات سیستم ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
آن هنگام که خداوند آدمیان را آفرید، نعمت هدایت را نیز همراهشان نمود. به ایشان عقل عطا فرمود تا حق را از باطل و خوبی را از بدی تشخیص دهند و پیامبران را فرستاد تا عقول ایشان را بیدار نگاه دارند. در کنار این دو حجت محکم الهی (عقل و پیامبران) آیات و نشانههایی قرار داد تا حجت بر مردمانِ جویای هدایت تمام شود. نشانههایی که از آن به معجزه تعبیر میشود. معجزاتی که غافلان را بیدار کند و به ایشان تذکر دهد به دامان عقل و پیامبر پناه آوَرَند.
آری! سراسر حیات بشر با معجزات الهی که نشان از قدرت خالق و حقانیت فرستادهاش داشت آکنده بوده است: آتشی که سرد میشود؛ دریایی که شکافته میشود؛ عصایی که مار میشود؛ باکرهای که میزاید؛ نابینایی که میبیند؛ مردهای که زنده میشود؛ قَمَری که به دو نیم میگردد؛ ... و سنگی که از آسمان فرود میآید!
...
دهمین سال هجرت است. خدا بار دیگر نشانه میفرستد.معجزهای، تا حجت تمام شود.
آخرین فرستادهی خدا، مهمترین پیام رسالتش را ابلاغ میکند:
"خداوند متعال برای هر عصری هدایتگری زنده و الهی تعیین کرده تا آنان که سعادت را طالب اند، به او مراجعه نمایند و هدایت طلب کنند. پس از من، علی بن ابیطالب و پس از او فرزندش حسن؛ سپس حسین و پس از او فرزندان حسین تا آخرین آنها - مهدی (عج) –سرپرست و راهنمای شما هستند."[1]
مسلمانان، به دستور پیامبر، سه روز در غدیر خم، توقف کردهاند تا با رسول خدا و جانشینش - علی بن ابیطالب - بیعت کنند. آنها تک به تک با محمد مصطفی (ص) و علی مرتضی(ع) عهد بستند تا راهنماییهای هدایتگرشان را پس نزنند و او را در این مسیر یاری رسانند.
آخرین ساعات روز سوم است.
از جماعت حاضر، کسی سوالی میپرسد. سوالی از جنس عناد، از جنس انکار.او حارث فهری استکه با شنیدن پیام غدیر، به همراه یارانش خود را به پیامبر رسانده است.
حارث،فرستادهی خدارا خطاب قرار میدهد.کسی را که حتی قبل از آنکه پیامبرخدا شود، محمد امین بود و به راستگویی شهره.
"ای محمد! آنچه گفتی از جانب خودت بود یا خدایت؟!"
رحمت عالمیان، بعد از 23 سال ابلاغ دین الهی، بعد از تحمل سالها رنج و کارشکنی، چه صبورانه پاسخ میدهد:
"من از جانب خود، هیچ نمیگویم، خدایم بر من وحی کرده و واسطهی من و خدایم جبرائیل است؛ آنچه ابلاغ کردم، همه پیام خداست."
حارث، آنچه را میشنود، انکار میکند. عناد و حسد او را کور کرده. یاد سخن پیامبر میافتد:
"آنانکه هدایتگران الهی را که معرفی نمودم یاری کنند، خدا یاریشان کند و کسانی که با ایشان دشمنی کنند،خدا جزایشان دهد".[2]
برای آنکه کلام پیامبر را نزد جمعیت بی اعتبار کند، مغرضانه از خدا میخواهد اگر محمد راست میگوید که دشمنان علی (ع) مورد غضب خدا قرار میگیرند، پس عذاب خدا او را که منکر علی است، در برگیرد.
آنگونه که همه بشنوند، فریاد میزند:
"خدایا اگر آنچه محمد میگوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست."
و خدا چه زود پاسخ میدهد. هنوز سخنانش به پایان نرسیده که سنگی از آسمان بر سر او فرود میآید و او را هلاک میسازد.[3]
حجت تمام میشود تا همگان شاهد باشند که خدا چگونه سخنان رسولش را تایید و آن را امضا میکند.
برای آنکه این سند و نشانه تا آن زمان که انسانی باقی است، جاوید بماند، آیاتی از قرآن کریم نازل میشود:
«سَأَلَ سَائلُ بِعَذَاب ٍوَاقِعٍ،لِّلْكَافِرِینَ لَیْسَلَهُ دَافِعٌ، مِّنَاللَّ هِذِى الْمَعَارِج» .[4]
سوال کنندهای از عذابی واقع سوال کرد،برای کافران از آن رهاییای نباشد، از خدای صاحب معراجها.
...
رسول خاتم در غدیر، صراط مستقیم الهی را معرفی کرد:
"من صراط مستقیم خدایم. صراطی که امر به پیروی از آن شدهاید. پس از من، علی و پس از او فرزندانش از نسل او صراط مستقیم خدایند. آنانکه به حق هدایت میکنند و به عدل رفتار"[5].
و خدابا معجزه اش آن را امضاء فرمود.
حجت تمام شد تا جای هیچ شکی باقی نماند که این مسیری است که خدا آن را معرفی کرده و خود، آن را تضمین نموده است.
حجت تمام شد تاراه هدایت و سعادتبرای همیشه و برای همگان عیان باشد؛ تا این زمان و برای من و تو.
امروز دستان آخرین فرزند علی - مهدی (عج) - در دستان رسول خدا به آسمان بلند است؛ و پیامبر فریاد میزند:
"معاشرالناس! این است صراط مستقیم خدا؛ مهدی است هدایتگر زمان شما؛ همو که تمامی ادیان وعده ی آمدنش را داده اند؛ با او بیعت بندید و یاری اش کنید".
و اکنون انتخاب با من و توست.
میتوانیم چونان حارث، عناد بورزیم و هلاکت را انتخاب کنیم؛ میتوانیم به ندای عقل وفرستادهی خدا گوش جان بسپاریم و با بازمانده ی غدیر عهد ببندیم که هدایت را از او طلب کنیم و یاری اش نماییم تا رستگار شویم.
[1]برگرفته از فرازهایی از خطابهی غدیر. احتجاج، احمد بن علی طبرسی، ج 1، ص 55-67. :
-"فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ مَوْلَاكُمْ وَ إِلَهُكُمْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ مُحَمَّدٌ ص وَلِیُّكُمُ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَكُمْ ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّكُمْ وَ إِمَامُكُمْ بِأَمْرِ رَبِّكُمْ ثُمَّ الْإِمَامَةُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ."
-"مَعَاشِرَ النَّاسِ الْقُرْآنُ یُعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ وَ عَرَّفْتُكُمْ أَنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ حَیْثُ یَقُولُ اللَّهُ فِی كِتَابِهِ- وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِ وَ قُلْتُ لَنْ تَضِلُّوا مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا."
"مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ ذَكَرْتُهُمْ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً "
-"فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ مَا جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذِینَ هُمْ مِنِّی وَ مِنْهُ أَئِمَّةٌ قَائِمَةٌ مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی یَقْضِی بِالْحَقِّ."
-"مَعَاشِرَ النَّاسِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ بَایِعُوا عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ الْأَئِمَّةَ كَلِمَةً طَیِّبَةً بَاقِیَةً."
-"نُطِیعُ اللَّهَ وَ نُطِیعُكَ وَ عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وُلْدَهُ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ ذَكَرْتَهُمْ مِنْ ذُرِّیَّتِكَ مِنْ صُلْبِهِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ اللَّذَیْنِ قَدْ عَرَّفْتُكُمْ مَكَانَهُمَا مِنِّی وَ مَحَلَّهُمَا عِنْدِی وَ مَنْزِلَتَهُمَا مِنْ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ أَدَّیْتُ ذَلِكَ
إِلَیْكُمْ وَ إِنَّهُمَا سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّهُمَا الْإِمَامَانِ بَعْدَ أَبِیهِمَا عَلِیٍّ وَ أَنَا أَبُوهُمَا قَبْلَهُ وَ قُولُوا أَطَعْنَا اللَّهَ بِذَلِكَ وَ إِیَّاكَ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ ذَكَرْتَ عَهْداً وَ مِیثَاقاً."
[2]همان مدرک.:
-"فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ یَقُومُ مَقَامَهُ مِنْ وُلْدِی مِنْ صُلْبِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأُولئِكَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ، لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ."
-"مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ ذَكَرْتُهُمْ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً . مَعَاشِرَ النَّاسِ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ إِلَى مُبَایَعَتِهِ وَ مُوَالاتِهِ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ."
[3]این واقعه هم در اسناد شیعی و هم در منابع سنی نقل شده است. از آثار شیعی میتوان به «تفسیر برهان، ج 5، ص 484، ذیل آیات ابتدایی سوره معارج» اشاره کرد. منابع مربوط به اهل تسنن
هم که به این حادثه استناد کردهاند، متعددند. در کتاب الغدیر در صفحات 239- 246 حدود 30 منبع از منابع اهل سنت آورده شده که در تفسیر و شان نزول آیات ابتدایی سوره معارج" سَأَلَ سَائلُ ..."
این روایت را نقل کردهاند. مانند: تفسیر غریب القرآن، حافظ أبو عبید الهروی. تفسیر شفاء الصدور، أبو بكر النقاش الموصلی البغدادی. تفسیر الكشف والبیان، أبو إسحاق الثعلبی النیسابوری. دعاة الهداة
إلى أداء حق الموالاة، الحاكم أبو القاسم الحسكانی.
لازم به ذکر است که نام «حارث فهری» در روایات مختلف، متفاوت ذکر شده که احتمالا بعضی از آنها مربوط به همراهان او است.
[4]قرآن کریم، سوره معارج، آیات 1-3.
[5]"مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِیمُ الَّذِی أَمَرَكُمْ بِاتِّبَاعِهِ ثُمَّ عَلِیٌّ مِنْ بَعْدِی ثُمَّ وُلْدِی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةٌ یَهْدُونَ إِلَى الْحَقِ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ." احتجاج، احمد بن علی طبرسی، ج1، ص62.
امروز: | 5298 | |
این هفته: | 15832 | |
در مجموع: | 7535529 |