یکشنبه, 02 دی 1403   20. جمادی الاخر 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

آیا موضوع «مهدویت» در «صحیحین» مطرح نشده و همین امر سبب تضعیف جایگاه «مهدویت» نزد اهل تسنن می‌گردد؟

 

نویسندگان:  بهزاد ابراهیمی (دکترای الکترونیک ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  ) و نرگس نصیری قیداری (کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

استاد راهنما: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

 

پاسخ اجمالی

بنا بر نظر علمای اهل تسنن و حتی مولفان صحیحین (مسلم و بخاری) روایات صحیح متعددی وجود دارند که در صحیحین ذکر نشده‌اند. بنابراین، نمی‌توان گفت اگر حدیثی – از جمله احادیث مهدویت - در صحیحین نیامده باشد، نزد اهل سنت از اعتبار ساقط است و صحیح نیست. علاوه بر این، با استناد به آثار علمای اهل تسنن این نتیجه حاصل می‌شود که: با آنکه امروزه حدیثی با ذکر عنوان «مهدی» در صحیحین دیده نمی‌شود، اما در نسخه‌های قدیمی‌تر قابل رؤیت بوده است. همچنین روایات متعددی در صحیحین وجود دارد که با آنکه نام «مهدی» را به صراحت ذکر نکرده‌اند ولی به تشخیص و تایید علمای اهل تسنّن مقصود از آنها «مهدی» و وقایع مربوط به ایشان است.

 

شرح مسئله

یکی از دستاویزهایی که عده‌ای در تضعیف جایگاه «مهدویت» نزد اهل تسنّن بیان می‌کنند این است که در صحیح مسلم و بخاری نامی از «مهدی» برده نشده است.[1]

 

پاسخ تفصیلی

 

امت اسلامی – اعمّ از شیعه و سنّی – بر اساس بشارت‌های پیامبر خاتم – محمد مصطفی – معتقدند در آخرالزمان یک مصلح جهانی قیام خواهد کرد. با این وجود، در سال‌های اخیر برخی تلاش نموده‌اند اعتقاد به «مهدویت» را منحصر به گروه خاصی از امت اسلامی بدانند. یکی از دستاویزهایی که در تضعیف جایگاه «مهدویت» نزد اهل تسنّن بیان می‌شود این است که در صحیح مسلم و بخاری نامی از «مهدی» برده نشده است.[2] در پاسخ به این اشکال به نکات زیر اشاره می‌گردد:

-          نکته‌ی نخست: بخاری و مسلم هرگز ادعا نکرده‌اند که تمامی احادیث صحیح را در صحیح خود گرد آورده‌اند. همچنین، ایشان مدعی نشده‌اند که احادیث دیگری که در صحیحین نیامده ضعیف یا غیر صحیح است. بنابراین، نمی‌توان گفت هرچه حدیث صحیح وجود داشته در صحیحین آورده شده و اگر حدیثی در صحیحین نیامده، قطعا از اعتبار ساقط است و صحیح نیست. ابوعمرو ابن الصلاح عثمان الشهرزوری در کتاب «مقدمه ابن الصلاح فی علوم الحدیث» و همچنین، ابن حجر عسقلانی در کتاب «تغلیق التعلیق» این نقل قول را از بخاری آورده‌اند که:

"در این کتاب خود جز [حدیث] صحیح نیاوردم اما بسیاری از احادیث صحیح را چون به درازا می‌کشید رها کردم."[3]

ابن الصلاح در همان کتاب به این نکته‌ی ظریف اشاره می‌کند که بخاری گفته: "من صد هزار حدیث صحیح حفظ هستم"[4] در حالی که در کتاب «صحیحِ» او با شمارش مکررات، هفت هزار و دویست و هفتاد و پنج حدیث بیشتر وجود ندارد.[5]

ابن الصلاح از مسلم نیز چنین نقل می‌کند:

"من همه‌ی اخباری که نزدم صحیح بود را در کتاب ننگاشتم، بلکه فقط آنهایی را آوردم که دیگران هم بر آنها اجماع داشتند."[6]

بنابراین، با توجه به اشارات فوق، احادیث صحیحی وجود دارند که با آنکه بخاری و مسلم آنها را صحیح می‌دانستند اما در کتابهای خود نیاورده‌اند.

 

-          نکته‌ی دوم: علمای اهل سنّت، هیچ گاه حدیثی را تنها به این دلیل که بخاری و مسلم در صحیحین روایت نکرده‌اند، ضعیف نخوانده‌اند. بلکه ایشان معتقدند احادیث صحیح بسیاری وجود دارد که در صحیحین راه نیافته است. به عنوان نمونه حدیث «غدیر» که نزد بسیاری از علمای اهل سنّت حدیثی صحیح و متواتر است، در صحیحین دیده نمی‌شود. در حالیکه حتی البانی – عالم سلفی – در کتاب "سلسله الاحادث الصحیحه" به طور مفصل به صحیح بودن آن اشاره کرده‌است.[7] به همین دلیل برخی از علمای اهل تسنّن تلاش نموده‌اند احادیث صحیحی که در صحیحین ذکر نشده‌اند را در مجموعه‌های جداگانه‌ای گردآوری کنند. مانند حاکم نیشابوری که احادیث صحیح را طبق ضوابط شیخین جمع آوری نموده و کتاب «المستدرک علی صحیحین» را نوشته است. احادیث «مهدویت» نیز جزو همان روایات صحیحی است که حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک خویش بدانها اشاره کرده است.[8]

 

-          نکته‌ی سوم: با شواهدی که از آثار اندیشمندان و علمای سنّی به دست می‌آید این نتیجه حاصل می‌شود که: صحیحین در مقایسه با نسخه‌های اولیه دچار تغییرات و حذفیاتی گشته است.

به عنوان نمونه طبق نقل چند تن از علمای مورد اعتماد اهل سنّت، روایت نبویِ «مَهدیّ حقٌ وَ هُوَ مِن وُلد فَاطِمَه» در صحیح مسلم وجود داشته[9] در حالیکه در نسخه‌های موجود صحیح مسلم این حدیث دیده نمی‌شود! آخرین فردی که به این روایت از صحیح مسلم استناد کرده شیخ حسن عَدوی حمزاوی مالکی – متوفای سال 1303 ق. – بوده که در کتاب «مشارق الانوار»، صفحه‌ی 112 به این موضوع پرداخته است. بنابراین، با آنکه امروزه حدیثی با ذکر عنوان «مهدی» در صحیحین دیده نمی‌شود، اما در نسخه‌های قدیمی‌تر قابل رؤیت بوده است.[10]

 

-          نکته‌ی چهارم: ممکن است دلیل اینکه مسلم و بخاری از ثبت اخبار مهدی شانه خالی کرده‌اند، هم زمانیِ ایشان با دوران خلافت عباسیان باشد. جوّ حاکم بر آن زمان و رفتارهای خشونت‌بارِ حکومت با مخالفان به گونه‌ای بود که عالمانِ آن روزگار را از ورود به مباحث اختلافی با دیدگاه خلیفه و کارگزاران وی بر حذر می‌داشت.

 

-          نکته‌ی آخر: احادیث متعددی در منابع مورد وثوق اهل تسنّن درباره‌ی «مهدی» وجود دارد که در آنها صریحا به نام «مهدی» اشاره نشده؛ اما با توجه به تطابق صفات و خصوصیات مطرح شده در آنها با روایات دیگر واضح است که مقصود حدیث «مهدی» و وقایع مربوط به ظهور او بوده است. بنابراین لزومی ندارد در تمام احادیث مربوط به موضوع «مهدویت» به نام «مهدی» اشاره‌ی صریح شده باشد؛ بلکه همین که صفات و ویژگی‌های مطرح شده در حدیث به طور کامل با موضوع «مهدویت» مطابقت داشته باشد و عالمان متعددی از شیعه و سنّی آن را مربوط به «مهدی» بدانند کفایت می‌کند. در صحیحین نیز احادیثی نقل شده که به موضوع دجّال، نزول عیسی و آمدن خلیفه‌ای خاص در آخرالزمان پرداخته، بدون آنکه نامی از «مهدی» برده باشد. به عنوان نمونه هم در صحیح بخاری و هم در صحیح مسلم روایت زیر وجود دارد:

"كیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیكم وامامكم منكم"[11]

عالمان اهل سنّت از جمله ابن حجر عسقلانی[12]، محمد انور کشمیری[13] در شرح این حدیث صحیحین، امام را امام المهدی می­دانند که عیسی علیه السلام پشت سرش نماز می­خواند.

 

نتیجه‌گیری:

بسیاری از روایات صحیح – از جمله روایات «مهدویت» – در صحیحین آورده نشده است؛ اما این امر، از نظر علمای اهل تسنّن دلیل بر ضعف یا عدم اعتبار روایات مذکور نیست. همچنین روایات متعددی در صحیحین وجود دارد که با آنکه نام «مهدی» را به صراحت ذکر نکرده‌اند ولی به تشخیص و تایید علمای اهل تسنّن مقصود از آنها «مهدی» و وقایع مربوط به ایشان است. بنابراین، موضوع «مهدویت» در صحیحین مطرح شده است اما حتی اگر مطرح هم نشده بود، به جایگاه «مهدویت» نزد اهل تسنن خدشه‌ای وارد نمی شد.

 www.mohammadivu.org.MOHR

 



[1] به عنوان نمونه به مورد زیر اشاره می‌گردد:

“ENCYCLOPEDIA OF ISLAM”/E.J. Brill’s/1913-1938/edited by M. Th. Hautsma, A. J. Wensinck,H. A. R. Gibb, W. Heffening and E. Levi-provancal/ E.J. Brill, Leiden/New York/københavn/ köln/1987,P113.

[2] به عنوان نمونه به مورد زیر اشاره می‌گردد:

“ENCYCLOPEDIA OF ISLAM”/E.J. Brill’s/1913-1938/edited by M. Th. Hautsma, A. J. Wensinck,H. A. R. Gibb, W. Heffening and E. Levi-provancal/ E.J. Brill, Leiden/New York/københavn/ köln/1987,P113.

[3] "ما أدخلت فی كتاب الجامع إلا ما صح وتركت من الصحاح كی لا یطول الكتاب": مقدمه ابن الصلاح فی علوم الحدیث، ص 19؛ تغلیق التعلیق، ج 5، ص 420.

[4] "أحفظ مائة ألف حدیث صحیح": مقدمه ابن الصلاح فی علوم الحدیث، ص 20؛ ذهبی نیز در کتب خود به این سخن بخاری اشاره کرده است: تاریخ الاسلام، ج 19، ص 245؛ تذکره الحفاظ، ج 2، ص 556.

[5] مقدمه ابن الصلاح فی علوم الحدیث، ص 20.

[6] همان.

[7] سلسله الاحادیث الصحیحه، ج 4، ص 330، ح 1750.

[8] به عنوان نمونه می‌توان به این روایات در «المستدرک» اشاره نمود: "نحن ولد [یا بنو] عبد المطلب سادة أهل الجنة أنا وحمزة وعلی وجعفر والحسن والحسین والمهدی": ج 3، ص 211؛ "المهدی من اهل بیتی": ج 4، ص 557؛ "المهدی ... من ولد فاطمة": ج 4، ص 557؛ "نحن … سادة أهل الجنة أنا و … والمهدی": ج 3، ص 211؛ "المهدی حق": ج 4، ص 557؛ "فإذا رأیتموه فبایعوه ولو حبوا على الثلج فإنه خلیفة الله المهدى": ج 4، ص 464؛ "یكون فی أمتی المهدی ... تؤتى [الارض] أكلها ولا تدخر منهم شیئا": ج 4، ص 558؛ "یكون فی أمتی المهدی ... المال [یومئذ] كدوس": ج 4، ص 558؛ "یخرج المهدی فی امتی ... ویعطی المال صحاحاً": ج 4، ص 558؛

[9] "ومن ذلك ما أخرجه مسلم و ... المهدی من عترتی من ولد فاطمة": ابن حجر هیثمی در صوائق المحرقه، ب 11، ف 1، ص 163؛ "المهدی من عترتی من ولد فاطمة ( د ، م عن أم سلمة)": متقی هندی در کنز العمال، ج 14، ص 264؛ "اخرج مسلم ... المهدی من عترتی من ولد فاطمه": محمد علی صبان در اسعاف الراغبین، ص 97؛ "ففی مسلم ... المهدی من عترتی": شیخ حسن عدوی حمزاوی مالکی در مشارق الانوار، ص 112.

[10] صحیح بخاری نیز مانند صحیح مسلم در گذر زمان دچار تغییراتی شده است. مثلا در کتاب فتح الباری از مصادیر حدیثی سنی جلد 10، صفحه 87 آمده که قرطبي در کتاب مختصر بخاري ذکر کرده است که او در بعضي از نسخه‌هاي قديمي صحيح بخاري ديده است که بخاري گفت که من اين پيمانه (پيمانه آب خوري رسول خدا) را در بصره ديدم و از آن آب نوشيدم ؛ و آن از ميراث نضر بن أنس با 800000 درهم خريده شده بود .اين جملات در صحيح بخاري موجود ديده نمي شود. و نمونه‌های دیگری که با مقایسه نسخه­های مختلف صحیح بخاری نشان­دهنده تغییر در این کتاب با گذر زمان است.

[11] صحیح البخاری، ج 4، ص 143 و صحیح المسلم، ج 1، ص 94.

[12] "تواترت الاخبار بأن المهدی من هذه الأمة وأن عیسى یصلی خلفه": فتح الباری، ج 6، ص 358.

[13] "فهذا صریحٌ فی أن مِصْدَاقَ الإمام فی الأحادیث هو الإِمامُ المهدی": فیض الباری، ج 4، ص 407، ح 3449.

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:818
این هفته:این هفته:3520
در مجموع:در مجموع:7609133
Center
Pagerank