سه شنبه, 15 آبان 1403   3. جمادی الاول 1446
 
instagram twtr fbk telegram Aparat

«ریمون قسّیس»: جانم به فدای حسین

گردآوری و تلخیص: آذر طاهری  (  کارشناس ارشد برق – مخابرات سیستم ؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

برگرفته از کتاب «کتاب مقدس»، نوشته محمدرضا زائری[1]

«ریمون قسّیس» شاعر و نویسنده معاصر مسیحی در سال 1939 میلادی در زحلۀ لبنان به دنیا آمد. از این شاعر خوش قریحه، اشعار متنوعی با موضوعات تاریخی، اجتماعی و عاشقانه به زبان‌های عربی و فرانسوی منتشر شده است. در میان آثار متعددی که از وی چاپ و منتشر شده، قصیده‌ای طولانی با نام «‏ملحمه الحسین‏» وجود دارد که در مدح امام حسین (ع) و واقعه کربلا سروده شده است. این قصیده اینگونه آغاز می‌شود:

 

یا حسین الفداء الله تفدیک نفسی

انت نوری المضی‏ء یُضحی و یُمسی

ای حسین‏، ای فدایی حق، جانم به فدای تو. تو در هر صبح و شام نور درخشان منی.

 

در این قصیده تاثیرگذار، علاوه بر مدح و توصیفات شاعرانه و تصویرسازی‏‌های متنوع ادبی اسامی شخصیت‏ها و نیز مکان‏های تاریخی مسیر کاروان ‏کربلا نیز به ‏چشم می‏‌خورد. همچنین نکته‌‏ای که بسیار جالب توجه است‏، اشاره «ریمون قسّیس» به شهدای مسیحی عاشورا همچون «وهب نصرانی» و سفیر روم در مجلس یزید است‏. او همچنین در بیتی از سرودۀ خود، به مقایسۀ سر مطهر حسین (ع) و سر بریده یحیی (ع)‏ که مورد تقدیس مسیحیان است‏، پرداخته است.

وی‏ که در مقاطعی از این قصیده با شور و حرارتی خاص از زینب کبری ‏(س) یاد کرده‏، می‏‌گوید:

«من قاطعانه و با کمال عقیده باور دارم که اگر کسی ازحسین بسراید و چیزی بنویسد اما از زینب یاد نکند گویی اصلا چیزی ننوشته است‏.»

او با استفاده از برخی اشعار منسوب به بانوی کربلا و زبان حال ایشان چنین می‏‌گوید:

زینبٌ أنت أختُه خیرَ أختٍ

لطمت وجهَها و صاحَت‏: لتَعسی

عندما شاهدَته رأس حسینٍ

أ‏نشدَت شعرَها تُشیر بخَمس

«‏یا هلالاً لمّا استتمّ‏کمالاّ»

أنهت الحربُ ناجذیها بضرس

«‏ما توهّمت یا شقیقَ فوادی‏»

کان هذا ما حقّق الیومَ أمسی

 

 ای زینب تو خواهرش هستی‏، بهترین خواهر که بر سر و روی خود زد و فریاد برکشید که‏: وای بر من.

هنگامی ‏که سر برادر را دید شروع به سرودن نمود در حالی‏ که به او اشاره می‏‌کرد:

ای هلال ماه من که نگذاشتند کامل شوی و جنگ به حیاتش خاتمه داد، ای پاره جگرم؛ گمان نمی‏‌کردم آنچه از دیروز برای امروزم مقدر شده این صحنه باشد.

 

«ریمون قسیس» که در لابه‏‌لای ابیات بارها از ارادتش نسبت به مقام امام حسین (ع) گفته، قصیدۀ خود را با این ابیات به پایان می‏‌رساند:

 

هذه بعض سیرهٍ لحسینٍ

هی ذکری تبقی‏کأشرفِ درسٍ

صاحِ هذی‏کتبتها بدمائی

عن شهیدٍ لم یروهِ فیضُ نقسٍ

 

اینها بخشی از ماجرای حسین بود که چون والاترین درس باقی خواهد ماند. این‏ کلمات را به خون خود نوشته‌‏ا‌‌م از شهیدی ‏که با قلم و دوات نمی‏‌توان از او نگاشت.

 www.mohammadivu.org.MOHR



[1] محمدرضا زائری، «کتاب مقدس»، چاپ اول، بهار 1390. صص 231- 215.

 

به ما بپیوندید: 

instagram twtr fbk telegram Aparat

  

 
امروز:امروز:689
این هفته:این هفته:9339
در مجموع:در مجموع:7493329
Center
Pagerank